تو دل شوهرم جایی ندارم همش بهم توهین میکنه چون زیر سرش بلند شده بمنم چرت پرت میگه امروز بانک بودیم شماره تلفن یادم نمیومد یهو گفت شماره مجردیات یادته چرا پس من دوتا بچه دارم هیچوقت دوس نداشتم این حرفارو بشنوم بچه شیر میدم اصلا حلالش نمیکنم زنایی رو میبینم که زیبا هم نیستن ولی اعتماددبنفس دارن چون شوهرشون دوسشون داره حسرت میخورم کسی عین من هست؟فعلا شرایط طلاق تا یکسال دیگه رو ندارم دارم پول جمع میکنم فعلا
اگه انو آدم حساب نکنی حرفاش دلت رو نمیشکنه من خودم این دردو کشیدم دیگه ازش بریدم الان اون التماس میکنه چرا برات مهم نیستم و از رفتار سردم گله داره چون دیگه برام مهم نیست
منم کم حافظه م حتی شماره تلفن شوهرمو تا الان حفظ نشدم
برا خودمم حفظ نیستم
کد ملی و ...خیلی از اعداد رو نمیتونم حفظ کنم
به نظرم شوهرت همینجوری یه حرفی زده ناراحت نشو فکر نکرده حرف زده
به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم! 🌷 دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰 برای شفا و سلامتی پسرم دعا کنید لطفا سپاس❤️