دلیلش هم این بود که مامانش قرار بود کادو عروسی هارو بهم بده خودش گفته بود میدم طلا بخر باهاش یه مدت گذشت فهمیدم خبری ازش نیست دیروز رفتم یکم پیشکسوت نشستم گفتم همسرم گفت کادو ها رو از مامانش اینارو به شوهرم گفتم میگه چرا اسم منو آوردی خراب شدن منم گفتم تو پسرشونی از اول خودت باید به مامانت میگفتی بعدش همش میگفت دیگه ادامه نده منم دیگه حرفی نزدم از اون موقع قهریم الآنم بیدار شدم دیدم صبحونه خورده رفته دوتا تخم مرغ هم برای من آبپز کرده بنظرتون الان بهش پیام بدم بگم ناهار برات درست کنم بیای ببری چون من همیشه ناهار میزاشتم براش دیگه بخاطر اینکه قهرم کاری نکردم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
هزار بار با مهربونی گفتم دیگه پوله برام مهم نیست دیگه منتظر میمونم هر وقت مادرشوهرم خودش بده میتونم ...
پس اگر گفتی اهمیت نداده غذات را بپز ولی باهاش سرسنگین باش تا خودش بیاد منت کشی.اونموقع دوباره خواسته ات را تکرار کن
اگر همه تنهات گذاشتن، مطمئن باش من کنارتم. اگر همه فقط موقع خوشی پیشت بودن، مطمئن باش من موقع غمت باهات شریک میشم. اگر همه بهت بیتوجهی کردن، مطمئن باش من اندازه ی همشون بهت توجه میکنم. اگر همه سعی کردن از پشت بهت خنجر بزنن، مطمئن باش پشتت وایمیستم تا تو اذیت نشیو مرحم زخمات میشم. اگر همه اومدن و رفتن، مطمئن باش تا جون دارم پیشتم. پس اگر همه از دوست داشتنت دست کشیدن، من تنها کسی هستم که تا پای گور عاشقت میمونم.همسر عزیزتر از جانم