سلام،دیروز شوهرم رفت خونه مامانش کمک داداشش کارگری کنه،منم زنگ زدم با بابامینا میرم بیرون بگردم با بچم رفتیم،دوتامون تاعصر خونه نیومدیم اون زودتر ازمن برگشت،بعدش وقتی برگشتم باهام سرسنگین بابچه هم بازی نمیکنه،امروز صبح گفت تا آذرماه حق نداری بری خونه بابات منم بهش گفتم حالا تو میری خونه مامانت مگه من چیزی میگم که تو گارد میگیری بامن،خودش باخانواده من قهره از روز اول عروسیمون باهاشون بدون دلیل سرسنگین بوده ،ارتباطش کلا باخانواده خودشه براشون میمیره،من کاری باهاش ندارم هرجا بره ولی من باخانواده ارتباط میگیرم گارد میگیره