هعی وقتی فکر میکنم اتیش میگیرم
من عاشق ریاضی بودم جوری که یه مسئله رو هزار بار حل میکردم چون عاشق حل کردن بودم کلاس راهنمایی تمرینارو حل میکردم دوباره پاکشون میکردمو از اول حل میکردم لذت میبردم از این کار .انقد بابا سره انتخاب رشته و مقایسه با فامیلای خودش عذابم داد که حتی دلم نمیخواد الان ادامه تحصیل بدم .از مدرسه بیزار شدم و نمیرم وفقط منتظرم خرداد برسه برم امتحانارو بدم برگردم.خدا لعنتش کنه