مادرشوهرم وپدرشوهرم وضعشون خوبه
شوهرم معمولیه
تک پسرم هست
خواهرشوهرم ی شهر دیگس
مادرشوهرم اصلا خودشو زده به خریت
نمیره هرماه ی برنجی روغنی چیزی بخره بیاره یا شیرخشکیپوشکی برابچه ها
کارت اگه دست پدرشوهرم بود حتما میخرید
پیر شده نمیتونه دیگه ..کارت پول رواین عنتر برداشته
پدرشوهرم بهش میگه کمکشونکن ..مادرشوهرم بهش میگه تو حرف نزن وگرنه میندازمت بیرون
هیمیبره میده ب دختر آشغالش
نگید وظیفش نیست خوبم هست وقتی داره باید ب بچش بده کسختیمیکشه