2777
2789

همسرم میادخونمون بابام ایرادمیگیره من میرم خونشون مادرش تیکه میندازه یه بارهمسرم ج مادرشوداددعواشون شد باهم چندماه قهربودن تامیریم بیرون میادمثلادیروزهمسرم میگه برات ساعت بخرم مادرش میگه میخادچیکارداره دیگ به همسرم میگم نیارش باهام بیرون بهم تیکه میندازه گوش نمیده مادرش هرچی بهم میگه به مادرش هیچی نمیگه من بهشم میگم مادرت اینجوری گفته میگه ولش کن خودتوچراناراحت میکنی دیگ پیرشدم تونامزدی میترسم توخونه خودمم همین جریاناتکرارشه😪

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

تجربه خودم بگم چون این روزارو دقیقا با همین رفتارا کشیدم به مادرشوهرت اصلا محل نده یعنی دخالت می‌کنه هیچ واکنشی نشون نده به شوهرتم غر نزن کار خودت بکن تا جای ممکنم همه چی ازش قایم کن مادرشوهر من اوایل می‌گفت لباس نمی‌خواد براش بخری داره گوشی نمی‌خواد گوشی ساده دستش بگیره اوایل هم می‌خریدم هم گریه میکردم هم با شوهرم دعوا میکردم الان خیلی ریلکس انگار نمی‌شنوم میگه نخر میرم تو مغازه میخرم میام بیرون تا جای ممکنم ازش قایم میکنم هرچی بخرم 

فقط 12 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمی‌دونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم  🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم راستی اسمتم انتخاب کردیم قلب مامان  ❤️

اصلا مامامانشو چرا باید بیاره تو جمع دو نفرتون🤦🏻‍♀️

اصلا این کارو درک نمیکنم. 

مگه مامانش همه جا میره اینو میبره؟ 

اینا به کنار

دلش بوسی نوازشی چیزی نمیخواد که جلو مامانش روش نشه؟ 

احساس میکنم نامزدت یه پدر فوق سمی داره. 


راستش این رفتارها از اول باید مدیریت بشه 

من خودم تا حدود زیادی این مرزها رو گذاشتم زیر پوستی به مادر شوهر و خواهر شوهرام رسوندم ک اگه در مورد من با کسی جز خودم حرف بزنن ب ضررشونه بعضی رفتاراشون و دوس نداشتم با اسم همسرم گفتم برادرت بفهمه....

من اول  صمیمی رفتم جلو ولی خیلی زود فهمیدم ک نباید چشم پوشی کنم  واکنش به جا داشته باشم دلسوزی نکنم شوخی کردن ک درست نبوده ب هیچ وجه لبخند نزنم ک عادت کنن

خانم دکتر خوش صدام ی روزی صدامو از تلویزیون و رادیو می‌شنوین ی روز ب قله ی توانایی هام میرسم 👰🏻‍♀️💍A

رفتار درست با خانواده شوهر باید اینجوری باشه که

توقعشون نبره بالا دو بهم زنی نشه اعتماد ۱۰۰ درصدی نباشه همیشه احتیاط کنید مسائل شخصی تو خونه باشه نشون بدین که میتونید ناراحت و سنگین بشین بستگی به خودشون داره 

خانم دکتر خوش صدام ی روزی صدامو از تلویزیون و رادیو می‌شنوین ی روز ب قله ی توانایی هام میرسم 👰🏻‍♀️💍A

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792