2777
2789
عنوان

همسر سابقم بهم پیام داده اگه تونستی فردا دست بچها

| مشاهده متن کامل بحث + 192386 بازدید | 908 پست
برای دخترت سرویس بگیر و حمایت هات رو قطع کن، اینا دلسوزی نیست فقط حماقته، یه زمانی وقت داشت تا زندگی ...

کار من حماقت نیست عزیزم .من برای دخترم اینکارو میکنم .فقط چند ساعت ماشینم دستشه که بره و بیاد تا بتونه ماشین بخره ،بعدش خودشه و خودش .عواقب کاراش هم به دخترم مربوط میشه .وقتی مرد میگم به دخترم ارتباطی نداره ولی تا زنده ست به دخترم وصله.من نمیتونم کامل همه چیو تعریف کنم ،زندگی یکی دو ساله نبوده که نصف بیشتر از عمرمو با این اقا زندگی کردم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

عزیزم شما که از چیزی اطلاعی نداره .بر طبق حرفای من صحبت کردین .من میتونم زندگیمو بچرخونم ولی اون نمی ...

کاش یه تایپیک بزنید و تجربه  سال‌های زندگی تون درمیون بزارین ‌ باتوجه به مدیریت و دیدی که نسبت به زندگی همسر ودخترتون دارین،درس خوبی میشه برا خیلی‌ها. 

نگران نباشین اینجا شناسایی که نمیشین. لطف میکنین اگه مایل بودین، منو تک کنید که باشم تو تایپیکنون .منتظرم ممنون

محبور شدم جدا بشمنه اصلا التماس نکرد بلکه گفت کار خوبی میکنی جدا میشی مهریتو ببخش بچها رو وردار حتی ...

بعد تازه می‌پرسی غذا بدم یا ندم 

واقعا درکت نمیکنم 

منم قبلا جدا شدم 

کاش یه تایپیک بزنید و تجربه سال‌های زندگی تون درمیون بزارین ‌ باتوجه به مدیریت و دیدی که نسبت به زن ...


قبلا تاپیک زده بودم ،یه شب که حالم بد بود قصه ی زندگیمو نوشتم اتفاقاتی که افتاد ولی به نی نی یار گفتم پاک کنه .دیدنش عصبیم میکرد.من کارای خودمو تایید نمیکنم خیلی از خانوما هم تایید نکردن،من زندگی خیلی پیچیده ای داشتم .جدا از زندگی متاهلی یه سری مشکلات بزرگ تو خانوادموم داشتم ولی من اون مشکلاتو تو خونه خودم نیاوردم .نخواستم مثل بزرگترام زندگی کنم.ولی خب تلاش یع طرفه جواب نمیده .زندگی مشترک ،تلاش دو طرفه میخواد .کفه سنگبن زندگی به سمت من بود  اگه شوهرم ۵۰ درصد اوکی بود من راصی بودم .زندگی من به درد کسی نمیخوره ،اونهمه صبوری اونهمه تحمل اونهمه سختی برای هیچکس نمیخوام .انقد بگم که خدا سرنوشت منو برای هیچ دختر و زنی نخواد .من یه کار خیلی بزرگ تو مجردیم انجام دادم هنه بهم مبگفتن بخاطر اینکارت خدا عاقبت بخیرت میکنه ولی سرنوشت یه چیز دیگه خواست ،البته منم بدون اشتباه نبودم .ولی اشتباهاتم در مقابل کارایی که کردم هیچی نبود.کاش خراب نمیکرد کاش به حرفام گوش میداد کاش مثل من به فکر ساختن بود.من حس میکنم هنوزم اون ته ته قلبم دوستش دارم ولی خاک ریختم رو قلبم .من باهاش بزرگ شدم مگه میتونم نسبت بهش بی تفاوت باشم .اگه دل به زندگی میداد بهترین زندگیو داشتیم .مگه ازش چی میخواستم یه رندگی معمولی که دو نفره بسازیمش .کاش قدر میدونست کاش از مغزش استفاده میکرد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز