شوهر من برای مراسم مادربزرگ من نیومد حتی سال پدربزرگمم نیومد هی گفت سرکارم مرخصی ندارم و و و 
هروقت سمت من مهمونی و چیزی بود گفت شیفتم باید برم سرکار 
حالا فردا ختم بابای شوهر خالشه و مادرش زنگ زده که باید بیای. بهش گفتم شیفت نیستی فردا گفت نه… 
از چند هفته قبلم قرار بود فردا بربم تفریح که الان بهم خورد 
گفتن از ۱۱ مراسم شروع میشه تا خاک کنن و مسجد و غذا 
صددرصد عصر میشه شهر مام تا اونجا دوساعتی راهه 
حالا من میخام فردا کاری کنم این نره😢 تورو خدا بگید چکار کنم خودم بزنم مریضی بخدا دلم ازش خیلی پره