اون که تعلیم میدید یه دختره بود مربیه میگفت بار سومه که میاد این جلسه ششمه ینی دو بار ثبت نام کرده ۱۲ جلسه اومده ۶ جلسه ام از دوره سومش اومده دختره خودش میگفت اینقدر رد شدم یادمنمیاد بار چندمهه یه بلوار عریض خلوت بدون ماشین اومد هم زد به عقب ماشینم پشت ماشین له شد
لطفا اگرازپستی درتایپکی گذاشتم خوشتون اومدیادرتایپکی کمکتون کردم لطفابرای سلامتی وسربلندی وخوشبختی همسروبچه هام دعاکنید هوای یکدیگر را داشته باشیددل نشکنیدقضاوت نکنیدهنجارهای زندگی کسی را مسخره نکنیدبه غم کسی نخندیدبه راحتی از یکدیگر گذر نکنیدبه سادگیِ آب خوردنبر دیگری تهمت ناروا نبندیدبه حریم آبروی دیگریبدون اجازه وارد نشوید ...آدمها دنیا دو روز است !هوای دل یکدیگر را بیشتر داشته باشیم 💖
خب بهش بگو نمیتونی مگه مجبوری گواهینامه بگیری بیای تو خیابون جون مردم رو به خطر بندازی و به بقیه خسارت بزنی؟ نباید بهش گواهینامه بدن، پس فردا میاد توی خیابون میزنه به یکی دیگه
من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه): برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمدهام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی. یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز میکنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم): حکایت مواجهه من با آدمهاییه که یهو ازشون عجیبترین بیمهریها رو میبینم...