همسن پسرمه هردو ۹ ساله. ی دختر ۷ ساله ام دارم
خواهرم جدا شده 
شوهرم خونه بود
پسرم ماینکرافت بازی میکرد پسر خواهرم گفت این چیه چقد کوچیکه مث خونه مجردیه
شوهرمو ب اسم صدا میزد
بعد میگفت عاشق ی دختره شدم
از اونطرف میگفت امروز فایت نمیدونم کیو کیو تو اینستا دیدم
بعد مامانم از خواهرم حرف میزد ک تو اینستا با یکی اشنا شده بود رفتیم شهرشون سر زدیم بهش
نمیدونم چرا میشینه تعریف میکنه قصدش چیه
شوهرم عصبی شده بود وحشتناک 
میگفت اره بچه هارو ببر هرچی بلد نیستن یاد بگیرن معلوم نیست جلو بچه چیا میگن چیکارا میکنن ک اینجوری حرف میرنه