دقیقا دو سالو یک ماه پیش من فوت کردم بخداقسم فوت کردم فقط میدونم نانم خونه آبم خونه خوابم مرگ یعنی خون کل زندگیم رو گرفته
دو سال پیش تا الان تا همین لحظه وقتی خواب بودم دیدم شوهرم از تو گوشیم حافظ پنهان گوشی ی سری اسکرین شات پیدا کرده بود
ک بعد من فهمیدم ک دوست نامسلمانم ک ی دونه عکس سه در چهار منو داشته ازش سواستفاده کرده برای یکی دیگه فرستاده با اکانت من وارد شده من اصلا ب خدا قسم مجازی ندارم و نداشتم با چندنفر چت کرده حتی اسکرین شات چتای برادرش با دوست دخترش ک هم اسم من بود ب شانس پدرسگ من
بماند شوهرم اون روز یعنی دقیقا ۲سال پیش بلاهایی ب سرم آورد ک قابل جبران نبود دیگه
رفت برادره دوستمو پیدا کرد کتکش زد که بدرک حقش بود
برادره دوستم شماره دوست دخترشو داد ب شوهرم گفت من با این دوستم دختره ب شوهرم زنگ زد گفت من با فلانی دوستم چیمیگی و از این حرفا
خلاصه شوهرم باور نکرد گفت نه تو با این دوست یودی عکستم دادی بهش و....
شوهرم آبرومو برد همه جا پیش خانوادم
الانم ک الانه باور نکرد شایدم ب گفته خودش باور کرده ولی حتی اگرم باور کرده باشه من باور نمیکنم کاری با روحم کرده ک گاهی میرم تو فکر میگم نکنه من با طزف تو رابطه یودم انقدر ک بهم تهمت زد انقدر کتک زد بردم دادگاه کلانتری کتک فوش....بهترین جملش ج.نده بود برو زیرش بخاب بود برو بهش بده بود
من ی زنه فوق العاده شاد تبدیل شدم به یه زن پیر افسرده تو سن ۲۲سالگی
الان ۱۰روزه نرفتم حمام بوی بدنم حال خودمم بهم میزنه نمیتانم برم شاید کسی درک نکنه قرص عصاب داغونم کرده موهامو سفید کرده ۳۰۰ملیون پولی ک ب بدبختی دراوردم دادم بهش ک فقط تمام کنا ک فقط بفهمه من عاشق زندگیمم ولی فایده نداشت
الان من بچم ۸ماهشه
قسمتون میدم بفاطمه زهرا نگید چرا بچه آوردی تو حال خودمنبودم ک براممهم باشه باردار بشم یا نشم بخداقسم داغون بودم
الان فقط توروخدا بگید جای من بودین با این زخم روحی با این بی آبرویی با این وضع قرص عصاب استرس مدام موی سفید داغونی دائم رنج درونی پنهان لبخند زدن ظاهری چکار میکردین
میدانم راه نجاتم خودکشیه ولی من دارم مادر شدم
اینجا خیلی تاپیک زدم همش گفتم
توروخدا بگید چکار کنم یکی مثل ی خواهر راهنماییم کنه
خیلیا خاهری کردن و راهنمایی کردن ولی فایده نداشت
بخداقسم همین الان استرس طوری توی گلومو گرفته ک دارم خفه میشم دستو پام یخ زده
همش دارم خودم خودمو میخورم ک چرا عکسمو دادم دوستم ولی گوه خوردمو غلط کردم
حالم خیلی بده یه مسلمان به بیکسیم رهم کنه بگه چکار کنم چطوری ب حالت روحی قبلم برگردم دلم برای خودم تنگه ب ولای علی با گریه دارم مینویسم
یه خانوم بود میگفت خودتو بزن سلیطه گری طرف زیره یکی میگیرند اینجور نمیکنه با خودش ک تو میکنی
ولی آخه مگه میشه من خودمو بزنم پرویی مگه درست میشه؟؟مگه فکرش راجب من شوهرم عوض میشه
البته ۲سالو بک ماه گذشته
وقتی تو این ۲۵ماه هیچی درست نشد دیگه نمیشه