یه زوج تو بخشی که پدرم بستریه هستن که باهم خیلی اختلاف دارن میسان سالن بین ۵۰ تا ۵۵ سالن
شوهر این خانم همراشه اما اصلا بالا سر خانمش واینمیسته مراقبتش رو کنه و همش با خانم های دیگ هم کلام میشه و یه بند حرف الکی میزنه چونه گرمه 😑من ۱۹ سالمه همش میاد کنار من میشینه سوالای الکی میپرسه و من چون اصلا ازش خوشم نمیاد درست جوابش رو نمیدم تک کلمه ای (اره یانه) و اصلا نگاش هم نمیکنم
میرم بوفه خرید کنم دنبالم میاد میگه تنها نری 😐
میرم دستشویی پشت سرم تا جلو دستشویی میومد (چون بابام مریض احواله چیزی بهش نگفتم به شوهرمم از ترس دعوا و بحث نگفتم)
یک هفته به همین منوال گذشت
تا امروز دوباره اومد کنارم نشست همش حرف میزد من گوش نمیدادم جواب هم نمیدادم یهو اومد جلوم بلند گفت خانم نمیدونم متاهلی یا مجردی اماهرچقدر خوشگل و ناز بازی اخلاق نداشته باشی یه قرونم نمی ارزی 😐منم خودمو زدم به اون راه که اصلا با من نیستی صورتم رو اونور کردم دیگ اون اقا اطراف من نمیاد
بابام دعوام کرد که چرا جامعه گریزی ؟؟
چرا با مردم بد رفتار میکنی ؟ به بابام گفتم این مرده باهمه شوخی میکنه و حرف میزنه با خانمش بد اخلاقه ازش خوشم نمیاد دوست ندارم باهاش حرف بزنم
بابام گفت همه خانما باهش حرف میزنن و جوابش رو میدن تو خیلی بی احترامی کردی یه حرفه چیزی ازت کم نمیشد با مردم خوش برخورد باش
حق با منه ؟؟؟یا پدرم؟؟؟