مادرمنم تا میرسی شروع میکنه از بابام از خواهرام بدمیگهخب که چی حال منو بد میکنی خودت راحت میشی هفته ...
وای دقیقا منم همینه اگه نرم روزی دوسه بار زنگ میزنه از همه دردو دل میکنه باهام یه مدت که از دستش افسردگی گرفتم رفتم دکتر دارو خوردم بهتر شدم ولی هیچ جوره ولم نمیکنه تازه وقتیم تنها میشه یا از کسی حرص میخوره یاد من میوفته وقتیم برخورد میکنم ناراحت میشه
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم زبی آبی ..ولی با ذلت خاری پی شبنم نمیگردم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
منم انقدر از گذشته واذیت کردنای الانشون در عذابم که اصلا دست خودم نیس نمیتونم نزدیک خونشون برم ولی م ...
من اوایل عذاب وجدان داشتم ولی به کار های که برای داداشم زن س رفتارش با من با بقیه می بینم بدم میاد که برم من تو بارداری خیلی سختی کشیدم ماه هشتم یه روز قبلش که حالم بده بشه گفتم مامان من ورم دارم سرم گیج میخوره نیومد یه سر بزن من نه خواهر دارم مادرشوهرم پیر نیومد عروسمون از خوشی زیاد قهر کرده بود بچه شش ماه اون بزرگ کرد یعنی یه دعوا داشتن الکی بچه من که مرد عروس خانوم اومد باور کن زایمان که کردم خودم تنها بودم یک ماه بعدش عروسش دوبار باردار شد بهم نگفت جنسیت شم برای اینکه من چشم نزنم بهم نگفت
تازه به رفتاراشونم فکرنمیکنن که به خاطر فلان علت بچم ناراحته دوری میکنه اذیت میکنن وعروس را به دخترشون ترجیح میدن وقتی میبریم ازشون وبه خاطر روحیه بچمون بهشون سر نمیزنیم میگن تو ناخلفی انشالا دستگیرت بشه من حتی از اینکه الکی ناز بچم را میکشه بدم میاد چون بهم ثابت شده براش ارزش قایل نیست
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم زبی آبی ..ولی با ذلت خاری پی شبنم نمیگردم