سال هزار و پونصد و چهار تو کجایی چیکار میکنی

آذر۷۳

مدیر استارتر

عضویت: 1401/01/22

تعداد پست: 12206

سال ۱۵۰۴ تو کجایی چیکار میکنی؟!

یه روز چشم باز می‌کنی، صد سال گذشته.

هیچ‌کدوم از ما نیستیم.

همه‌ی دل‌مشغولی‌هامون، دغدغه‌هامون، خنده‌هامون، غصه‌هامون... دود شدن رفتن.

اسم‌هامونم از یاد رفته.✋

‌

بیا ای دل بگوییم از بهاران🌱بهاران موسم گل فصل باران🌱فراگیرد جهان را شور و غوغا🌱تو گویی باده میجوشد ز مینا🌱بغرد ناگهان ابرسیاهی🌱ببارد بر بساط مرغ و ماهی🌱روانتر آبها درجویباران🌱دوان تر بادها در کوهساران🌱بهاران شاهکار روزگار است🌱کجا مثل بهاران شاهکار است🌱

دیروز

01:23

4 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

zzahraa7575

عضویت: 1398/07/28

تعداد پست: 29972

ب امید اون روز

1404/08/07

01:23

1 نفر لایک کرده اند ...

زهراzahraزهراzahra

عضویت: 1404/04/15

تعداد پست: 196

ناراحت شدم🥺😔

1404/08/07

01:24

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

aromatic

عضویت: 1401/11/18

تعداد پست: 2923

ولی من اسمم یادمه🦦🗿🗿😂😂

•که جهان رنـج بزرگیست؛ نگارا تو بخـند🌱✨•

1404/08/07

01:24

0 نفر لایک کرده اند ...

ared_esf

عضویت: 1400/12/06

تعداد پست: 916

مردم و توی خاکم

امیدوارم روحم تو بهشت باشه

1404/08/07

01:24

1 نفر لایک کرده اند ...

mehre_khazan

عضویت: 1402/04/10

تعداد پست: 3588

پیش بابام مادرخونده ام،پدر بزرگا و مادربزرگام😍

با احترام درخواست دوستی نمیپذیرم🙏💚

1404/08/07

01:24

0 نفر لایک کرده اند ...

بنـــداَنگشـــتے

عضویت: 1396/06/06

تعداد پست: 5868

تولد ۱۲۹ سالگیمو جشن میگیرم🥰🤩🤦🏻‍♀️

من افتادم توی یه چاهِ پنج متری و تو،،،یه طناب سه متری برام انداختی پایین....بگم نیستی، دروغ گفتم...بگم هستی، خیلی کمه): برایت نوشته بودم که از وضع موجود به ستوه آمده‌ام و در فکر نجات دادن خود هستم؛ زمان زیادی گذشت، اما حقیقت این است که مفهوم «نجات» حتی نزدیک هم نشد به این امپراطوری خاکستر و ویرانی. ‏یاد اون بچه میفتم که تو مدرسه رو کیفش نوشتن `خر` ...با غم و اندوه و بغض اومده خونه.. مامانش گفته عب نداره کیفت رو برات با صابون تمیز می‌کنیم..گفته کیف رو ول کن من خرم؟؟من که اینقدر با همه مهربونم): حکایت مواجهه من با آدم‌هاییه که یهو ازشون عجیب‌ترین بی‌مهری‌ها رو میبینم...

1404/08/07

01:25

0 نفر لایک کرده اند ...