به من میگه که به مامانم برسونم دوتا بچه داره یکی پیش یک میره یکی یک سال و نیمشه دانشگاه میره دچبرق میخونه و درساش سنگینه خیلی سر کار نمیره بچه بزرگش خونش نزدیک مادرشوهرشه یوقتایی اونجا میره میاد ولی کوچیکیو نگه نمیداره مامانم گفته کمرش و داشت درد نمیکنه نمیتونه دنبالش بره بچشم شیطونه یکم از مبل و تخت بالا میره کمر درد مامانم در این حد نیست ندونه ولی خوب هم نمیخواد هم نمیتونه خیلی هم حرص میخوره من خودمم دانشجو هم نمیتونم ناراحت بود چرا همکاری نمیکنه مامانم و دلش نمیسوزه مهد بچش نموند و خیلی اذیت شد یک پرستارم پیدا کرده ببره خونش راهش دوره خیلی ب مامانم بگم؟