عمم واسه بله برون دخترش ک جشن نبود فقط چارتابزرگتر ک یکیش بابای من بود و فقط دعوت کرد. نگفت ک زنتم بیاد.
حالا دیشب باز مادر من قشرق بیا کرد ک من نمیخام عمت بیاد
اون منو خار و کوچیک کرد من نمیخام دعوتش کنم شده مراسمو بهم بزنم ولی نمیخام بیاد
حالا عمم چطوریه ؟ ی ادم ببو و پرت ک اداب معاشرتش کلا صفر اصلنم مشکل شخصی با ما نداره.
بابامم ادم غد و نفهم ک میگع ن من حتمن باید بگمش بیاد
منم ب مامانم گفتم حالا ک بابا اینطوریه خاهشا دیگه مته ب خشخاش نذار اگرم اومد تو اصن نگاش نکن
عصاب و روانمو داغون کرده همش بم استرس میده همش تنش درست میکنه واسم زنیکه اشغال هرچی میشه شروع میکنه خودشو میزنه ک حرفشو بخرن
بسکه خودشو بی ارزش کرد و یبار مث زنای مردم خانومانه رفتار نکرد بابام متنفره ازش تا پای طلاقم رفتن.
اینقد خودشو میزد و سلیطه بازی درمیورد داداش ۷ سالم رنگش عین گچ شد از ترس
الهی بمیره ک راحت بشیم حالم ازش بهم میخوره