فردا برای همیشه از این خونه میرم

سوال حقوقی داشتین بپرسین 

چرا میخام پست بزارم میگه مطلب شمابزودی منتشر میشه مگه برای عکس نمیگفت؟

برای منم بفرست 

درسته عزیزم حیا مهمه اما همون حیا باعث میشه اول نخوای جلب توجه کنی و بقیه کار ها و پوششت و طوری انتخاب میکنی که پوشیده باشه 

عزیزم دقیقا یک سال پیش تو شرایط تو‌ بودم 

می‌دونم چی میکشی می‌دونم قلبت توان ندارع حتی بزنه

می‌دونم دیگه بهترین غذاها هم بهت مزه نمیده

دیگه چشمات زیبایی نمی‌بینه 

حوصله بچه ها رو نداری 

دوست دارید بخوابی بیدار بشی ببینی همه خواب بود

منتظر یه معجزه 

توان نداری 

من کشیدم حتی بخت حق میدم دلت میخواد فقط بری

دوست داشتنی درخواست بده با هم حرف بزنیم

عزیزم🥺🥺الهی بگردم مخصوصا اون طفلک 6ماهه😔خدا لعنت کنه مردای هوسباز و زنای خراب و هرجایی رو که باعث نابودی روان ی زن مخصوصا یه مادر که تو دوران شیردهی هست میشن😔عزیزم جایی نرو،بچه هات چه گناهی دارن؟اینکه باباشون عوضیه شماهم ول کنی بری پس کی پناهشون باشه؟منم خیلی وقته از این زندگی بریدم ولی بخاطر بچه هام تحمل میکنم،خدابزرگه بخدا زندگی های خیلی هامون مشابه همه ولی بچه هامون گناه دارن،زنگ بزن ب پدرشوهرت یا مادرشوهرت بگو

چی شد اسی موند خونه یا رفت

منم تو شرایط توام.دقیقا همین مرحله..ولی من بجه ندارم..ی ساله رابطه ای باهم نداریم و دوماهه خونه نیومده کلا..هفته ی پیش ی خانومی بهم زنگ زد ک جرا ب دوس پسرم پیام دادی😐😐حالا فک میکنید دوس پسرش کی بود؟؟شماره رو سیو کردم عکسشو دیدم پرس و جو کردم متوجه شدم ی زن مطلقه ی ی پسر ۱۸ساله داره خودشم ۳۸سالشه☹️☹️از هر نظر از زنه سرترم ده سال ازش کوجیکترم ولی نمیدونم جرا زندگیم ب اینجا رسیده..جرا خدا با این آدم هیج کاری نمیکنه؟؟جرا جواب کارشو‌ نمیده؟جرا هرجی التماس کردم خدا جواب منو نمیده

میشه بپرسم الان از اون مرحله گذشتی یانه؟حالت بهتر شد تونستی فراموش کنی یا برگشتین ب زندگی

واسه اینکه تازه عضو شدی.تا ی مدت اینجوریه

خلی چیزی هستی ؟؟اونجا خونه ی توعه .بزرگ که نیست بهتر ‌با بچه هات خوش باش .برو‌مهریتم اجرا بزار 

یک ماه مثل ده سال گذشت ازم جنازه مونده بود خودکشی نکردم خیلیه 

اتفاقی افتاد و خدا باهام بار بود دوتاشون دچار سو تفاهم شدن و دعواشون شد و جدا شدن البته مسببش خودم بودم و بعد زندگی آروم شد ولی در ظاهر چند ماه طول کشید تا یکم بهتر بشم اون ک میکفت تموم شد رفت ولی مگه ب همین راحتیه 

الان بهترم ولی اون آدم قبل نشدم ولی خداروشکر بچه هام آواره نشدن 

ولی زخمش میمونه تا اخر

چجوری؟

خداروشکر عزیزم..من تو همین حالم.تو زندگیم خیلی سختی کشیدما خیلی.بجه بودم پدرم فوت شد بعدش مامانم ی مدت نبود جیزای رو گذروندم ک واسه بقیع کابوسه ولی هیچوقت کم نیاوردم زندگیمو تنهایی درست کردم ولی کاری ک با اینا باهام کردن سخت ترین بود ب حدی ک دیشب داشتم ب خودکشی فکر میکردم یعنی راهی دیگه نمیدیدم.این همه گریه کردم زجه زدم ولی خدا جوابمو نداد ک نداد 

همسرت خانواده نداره؟؟پدر، مادر، خواهر و برادری که بتونی باهاشون صحبت کنی؟؟ یه بزرگتر بین شما نیست یعنی؟؟ آخه مگه میشه این شرایط رو تحمل کرد!!!!!