منم همینطور
درسته منم برادر دارم وخودم زن داداش هستم،خواهرشوهرم مشکلاتی تو زندگیش پیش اومد که مجبورشد بیاد خونه ما،از سرخوشی نیومده بود فقط تو اتاق گریه میکرد من واقعا نمیتونستم تو اون شرایط به ارامش خودم فکرکنم سعی کردم همدردی کنم چون میدونستم بالاخر سریه هفته میره ،
ولی قبول دارم برای همه سخته کسی تو خونشون بمونه ولی نهایت نهایت یه هفته تحملش کنم ،بعد شروع کنیم
شاید اگرپناهش بدیم شوهره ادم بشه که نه کس وکارداره بزار برم دنبالش تا بدتر نشد
درسته اسی هم اگر مونده چون خونه داداشش نزدیک به خونش ،فکرمیکنه همسرش میاد دنبالش،با خودش لابد گفته برم خونه پدرم راه دوره ممکنه نیاد دنبالم،