یه کبابی هست ک هرازگاهی میریم اونجا یبار رفتیم چندتا گربه همش دور و برمون بودن و منتظر گوشت بودن😦 بعد من خیلیییی از گربه میترسم غذا شد کوفتم حالا امروز شوهرم گفت شب بریم اونجا...نتونستم نه بگم ولی میدونم قشنگ چی در انتظارمه باز گربه ها بیان دور و برم هرلحظه بگم الان بدنشون بهم میخوره😪😪😪😪
دخترِ ایران، همه ما، کرد، ترک، لر و... ایرانی هستیم، از یک خاک. قبل از مقابل هم ایستادن، به یاد بیارید، ما همه از یک ریشه ایم، از یک ایران ❤️ژن جهش یافته آنخماعو در ایران هستم، درودم بر یک یک تون باد🎀
منم همین بودم جوری ک گربه میدیدم تو خیابون با فاصله ازش رد میشدم تا اینکه یه گربه اگردیم و خلاصه عادی شد حتی این جیغ گربه ها فیف کردنشون بدجور میترشیدم ینی میشنیدم موهای بدنم مام سیخ میشد اما الان خوب شدم فقط کمی میترسم