۲۲سالمه
تاحالا با هیچ پسری دوست نبودم
دانشجوی ترم اخرم
درسمو میخونم
زبانمو میخونم
یه هدف مهم دارم دنبال اونم ، رویای ۱۲سالگیمه
اینارو گفتم فک نکنید کل فکر و ذهنم چیزیه کا میخوام بگم
با اینکه طاهر و چهرم یه گفته بقیه خوبه ولی تاحالا پینشهاد دوستی نداشتم توی دانشگاه
ولی خواستگار سنتی داشتم که خب هرچی بوده رد کردم چون نم کم بوده
درسته درگیر هدفم ولی به هرحال منم جوونم عاطفه دارم احساس دارم
دلم میخواد حس دوست داشته شدنو تجربه کنم ، حس اینکه منم خواهان دارم، خاطرخواه دارم ،پیشنهاد دارم
هرچند از پسرا دل خوشی ندارم و خوشم نمیاد ازشون
ولی دوست دارم این حس خاطر خواه داشتنه رو تجربه کنم
میرم دانشگاه همه با یه پسر دوستن ، کلی عاشق دخترن ، باهم میرن بیرون ، چت میکنن و....
یا مثلا تو فامیلامون ۹۰درصد با دوست پسراشون ازدواج کردن
میرم تو اینستا یه کلیپ عاشقانه گذاشتن کنارشم نوشتن ،از اون حسا که با ازدواج سنتی نمیشه تجربش کرد و.....
اینازو که میبینم همششششش حس خودکم بینی دارم
حس میکنم جتما نخواستنی هستم که هیچ پسری بهم پینشهاد نمیده دیگه
ذهنم درگیر میشه
بگدریم.....
یه چیز میگم نخندین بهم ولی همش نمیدونم چرا حس میکنم از اینام که تا آخر عمرشون مجرد میمونن و همچنین هیچ وقت طعم مادر شدنو تجربه نمیکنم
انگار هیچ وقت قرار نیست ازدواج کنم
حس میکنم از اینام که تا آخر عمرشون مجرد میمونن😂
گاهی رویا پردازی میکنما
ولی ته دلم حس میکنم هیچ وقت ازدواج نمیکنم
شاید چون اهل دوستی و .... نیستم بخاطر اینه
بنطرتون علتش چیه