مدیر

عضویت: 1403/08/02

تعداد پست: 44

عنوان

از وقتی ازدواج کردم با شوهرم اومدیم تهران

| مشاهده متن کامل بحث + 260 بازدید | 27 پست

همسرمو خیلی دوست دارم ولی با ازدواج کارم به صورت دور کار شد . از فامیل و قومم جدا شدم . خانوادمو سه ماهی به اندازه ۲ ۳ روز از نزدیک میبینم. دوستی تهران ندارم.

با اینکه کلاس و باشگاه هم ثبت نام کردم و ی پرنده خونگی گرفتم باز هم خیلی اخیرا احساس تنهایی میکنم.

کسی وضعیت منو داشته؟

ارزو های بزرگ ،

دیروز

13:44

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

منتخب1

مدیر استارتر

عضویت: 1403/08/02

تعداد پست: 44

خوب دیگه تنها نیستی دلت بونه گرفته

اوایل حس تنهایی نداشتم ولی اخیرا واقعا احساس میکنم از جامعه جدا شدم

وقتی مجرد بودم خیلی بروبیا داشتم

ارزو های بزرگ ،

1404/08/05

13:54

0 نفر لایک کرده اند ...

darya_jooon

عضویت: 1397/07/04

تعداد پست: 11513

تجربه اینجوری داشتی دریاجونمن با همسرم گاهی صحبت میکنم میگم واقعا دوست ندارم اینجا بچه دار شمکه بچم ...

نه خودم تجربه نداشتم ولی دوستامو دیدم

و اینکه واقعا درک کردن شما ها سخته

من فقط یک ماه بخاطر شرایطی از شهرم دور بودم و حالم خیلی بد بود

من با تو و دخترام ،خوشبخت ترینم

1404/08/05

13:55

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان دوقلوها

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

منتخب1

مدیر استارتر

عضویت: 1403/08/02

تعداد پست: 44

تلقین می‌کنی تنهاییوگرنه اوکی شرایطت

قبلنا هفته ای ی بار مهمونی خانوادگی داشتیم

هرروزش پش مامان و بابا و داداشام بودم

سر کار باهمکارام رفت و امد داشتم

ماهی ی بار با دوستام میزدیم بیرون

الان فقط شب تا شب همسرمو میبینم

ارزو های بزرگ ،

1404/08/05

13:55

0 نفر لایک کرده اند ...

منتخب1

مدیر استارتر

عضویت: 1403/08/02

تعداد پست: 44

من شرایطم مثل شماستاولش یه کم سخته ولی کم کم عادت میکنیمن به داداشم خیلی وابسته ام همینطور پدرمالان ...

وقتتو چجوری پر کردی ؟

دوست یا اشنایی تونستی پیدا کنی یا شما هم مثل من تنها کس نزدیکت همسرته؟

ارزو های بزرگ ،

1404/08/05

13:56

0 نفر لایک کرده اند ...

منتخب1

مدیر استارتر

عضویت: 1403/08/02

تعداد پست: 44

بیا با من دوست شو😉🥲

تهرانی؟

ارزو های بزرگ ،

1404/08/05

13:57

0 نفر لایک کرده اند ...

منتخب1

مدیر استارتر

عضویت: 1403/08/02

تعداد پست: 44

از کجا اومدی

کرمان

ارزو های بزرگ ،

1404/08/05

13:57

0 نفر لایک کرده اند ...

مونیکاز

عضویت: 1403/05/07

تعداد پست: 2016

تهرانی؟

اره

1404/08/05

13:58

0 نفر لایک کرده اند ...

منتخب1

مدیر استارتر

عضویت: 1403/08/02

تعداد پست: 44

مگه فاصله چقدره ک‌چهارماه یبار میری

۱۲ ساعت راهه

نمیصرفه باید مرخصی خوبی باشه که همسرم بتونه بگیره

ارزو های بزرگ ،

1404/08/05

13:58

1 نفر لایک کرده اند ...

منتخب1

مدیر استارتر

عضویت: 1403/08/02

تعداد پست: 44

خیلی زیاد هم نیست وابسته نیستین بخاطر همین طاقت میارین خوش باشین همیشه

فعلا که ذهنمو گرفته

امیدوارم کم کم واقعا کمتر شه

ارزو های بزرگ ،

1404/08/05

13:59

1 نفر لایک کرده اند ...

منتخب1

مدیر استارتر

عضویت: 1403/08/02

تعداد پست: 44

نه خودم تجربه نداشتم ولی دوستامو دیدمو اینکه واقعا درک کردن شما ها سختهمن فقط یک ماه بخاطر شرایطی ا ...

اره واقعا

خصوصا اگه به رفت و امد عادت کرده باشی

ارزو های بزرگ ،

1404/08/05

14:00

1 نفر لایک کرده اند ...

lucky22

عضویت: 1401/09/21

تعداد پست: 2437

منم تجربه شما رو داشتم و بزرگ نرین اشتباهم این بود با همسرم تصمیم گرفتیم برگردیم شهر خودمون برگشتن همانا و مشکلات بزرگ و کوچیک ‌عجیب وغریب هم همانا بنظرم بزن بیرون یه کاری برا خودت پیدا کن کم کم عادت میکنی

1404/08/05

14:23

0 نفر لایک کرده اند ...