تو اوج جوونیته ناراحت چی هستی؟ میفهمم چقدر سخته احساساتت اینجوری به بازی گرفته بشه اما به قسمتای خوبشم فکر کن که بلاخره تموم شد و یه تجربه ای شد که بیشتر ادمارو بشناسی
من خودم کسی که تو زندگیم بوده رو حلال کردمو بخشیدم هرچند تمام ضرباتی که تو زندگیم خوردم از اون بود ا ...
خودم حالم وقتی خوب میشه که روزی یه کسی رو تا مغز و استخون با بند بند وجودش بخواد ولی اون طرف توزرد از آب در بیاد و با احساساتش بازی کنه دیگه اصلا بهش فک نمیکنم شاید هم دوست داشتنی نبوده اصلا و فقط وابستگی و یه نوع عادت شاید که نه حتما همینطور بوده نفرین خودش نمیکنم اما نفرین زندگیش چرا
اره درسته دیگه هیچ کسی رو باور نمیکنم تا وقتی که خودشو ثابت نکنه همش چرت حرف الکی و....ازشم ممنونم ی ...
یچیزی بگم
هیچوقت به کسی فراتر از اونی که بهت میده نده و فراتر از اونی که میدی هم انتظار نداشته باش یه حس دو طرفه پیش میره میدونی اعتماد دوست داشتن همچی باید از همون اول برای دو طرف باشه تو سعی کن بفهمی اون شخص کسیه که تو میخوای یا نه این تجربه خودمه از زندگی خودم و دیگران
یچیزی بگم هیچوقت به کسی فراتر از اونی که بهت میده نده و فراتر از اونی که میدی هم انتظار نداشته باش ی ...
فراتر از اون محبتی که بهم داده ندادم من دختر مغروری هستم هیچ وقتم نگفتم چرا محبت نمیکنی و... اما اون میگفت تو محبت نمیکنی منم گفتم مثل خودت دختر بازتاب پسره هرچی هرکاری تو برای من بکنی منم میکنم همون کارو
هر حسی که داری بهت حق میدم یچیز دیگه بگم بهت؟ اون یه ادم با ارزشو از دست داده اون یه زندگی خوبو باخت ...
از پاکی و نجابت از خونواده از هرچیز دیگه ای چیزی کم ندارم من کاش حداقل مثل دخترای دهه هشتادی همسن و سالم اکس و اینا میداشتم که لااقل خوب میشناختمش هیچی هیچی اولین تجربه زندگیم و خراب کرد بی تجربه بودم که پذیرفتمش بنظرم دیگه هیچ رابطه ای بدرد نمیخوره