من خونه مادر شوهر زندگی می‌کردم

مدیر استارتر

عضویت: 1398/05/19

تعداد پست: 2315

بینمون سر یک چیز چرت بحث پیش اومد شوهرم گفت طلاق تو تاپیکامو هست اما گفتم برم در خونشون اما روم نمیشه اما گفتم برم تا زندگیم نداشت خانوادم میگن به درد نمیخوره اما من نمیتونم فراموش کنم

امروز

10:42

0 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

leiliiiiiiiiikh1396

عضویت: 1396/08/02

تعداد پست: 14021

خونه مادرتی هنوز؟؟هنوز میگه طلاق؟؟ببخشید شوهرت چقدر مسخرس،مگه زندگی الکیه زودی بگه طلاق

فقط 25 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤

1404/08/05

10:44

0 نفر لایک کرده اند ...

2014atash

عضویت: 1399/01/30

تعداد پست: 9243

برای یه زندگی نباید یه نفره جنگید اونم وقتی طرفت سر یه چیز الکی طلاقو میکشه وسط

" تو مرا آزردی !...که خودم کوچ کنم از شهرت !تو خیالت راحت !میروم از قلبت!میشوم دورترین خاطره در شبهایت !تو به من میخندی !و به خود میگویی ، باز می آید و میسوزد از این عشق ولی...برنمی گردم ، نه !میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...عشق زیباست و حرمت دارد ... " (سهراب سپهری)

1404/08/05

10:44

0 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.