۳ هفته هیچ کدوم نه تماس گرفتیم و نه پیامی دادیم، بعد از حدودا ۲۰ روز زنگ زد گفت بیا ت کوچه خوابگاه کارت دارم، آشتی کردیم...
به من احترام میذاشت و اهل حرف زور نبود، کم پیش میومد به چیزی گیر بده ولی اگه چیزی میگفت و گوش نمیکردم قیامت بود، دیگه هیچ وقت پیش نیومد که چند روز قهر باشیم ولی خب دیوانم میکرد. با همه این حرفا خوبی هاش خیلی بیشتر از بدی هاش بود و اونقدری خاطرات خوب ازش داشتم که میشد از اندک روزهای بد گذشت.