اسی جون پیشنهاد اول و آخرم به شما اینه که بری پیش روانکاو و تراپیست. سه چهار ماه هر هفته برو، این مشکلات با هیپنوتیزم یا حتی روانکاوی قابل درمانه. اگه بعد از ۴ ماه خوب نشدی، طلاق بگیر و خودتو بیشتر از این زجر نده.
تو این مدت هم نذار بچت بفهمه از شوهرت متنفری. ولی به شوهرتم رو نده و نذار بهت نزدیک شه.
عزیزم هر دختر دیگه ای بود که یه مرد بی وجدان سن بالا چند سال به زور ازش رابطه بگیره، حس جنسیشو از دست می‌داد. به تو فرصت ندادن حس عاطفی و جنسیت برانگیخته بشه. از وقتی چشم باز کردی یه لولوخان جلوت دیدی.
تورو خدا به حرف یسری کاربرا گوش بده بیشتریا گفتن زندگیتو درسا کن
توی درست کردنشم عجله کن
چون تو یه زندگیو دادی دست شوهرت و اونه که فقط داره میجنگه اون داره سمی میشه و هرادم سمی یجایی منفجر میشه
نذار به اون حد برسه
شوهرت خیلی دوست داره که اینجوری وایساده
خیلی دوست داره که داره میجنکه برای بهتر شدن زندگیش
اینکه باهات در رابطه با مشکلش حرف میزنه یسری مردا بلد نیستن حرف بزن تا میاد مشکلو حل کنن یه دعوا و دلخوری جدید پیش میاد
همه ادما همه ی خوبیهارو باهم ندارن
من اعتقادم اینه اگه خدا عمه چیزد بهترین داد حتما یجایی یه چیز میده که بد یا بدترین باشه
اسی همه دارن شعار میدن برات
من میفهمم وقتی یه زن جاشو جدا کنه و بگه ازش متنفرم یعنی چی
شوهر منم از نظر بقیه خوش اخلاق و عالی بود و منم تا همین امسال که جدا شدم ۲ سالی بود روی کاناپه میخابیدم
این الاغم رفته بود به همه گفته بود رابطه نداریم و اینا
اصلا نمیدونم چطوری روش شد به مادر من بگه؟؟؟؟؟
خلاصه اگر واقعا تنها هدفت خوشبختی پسرته، به هر قیمتی جدا شو! زندگی توی یه خونه سرد و خالی از عشق بزرگترین ظلم به بچه هاست!
اما من احتمال میدم شما افسردگی بعد از زایمان هم داری با توجه به اینکه پسرت ۴ ماهشه
نمیگم برو دنبال درمان که زندگی با شوهرت رو ادامه بدی، نه، اما درمان کن خودتو که بتونی درست تصمیم بگیری و مادر بهتری باشی برای پسرت
عزیزم چرا ازدواج کردی باهاش وقتی هیچ حسی نداشتی بهش
