بعد چند وقت نماز خوندیم تو خونه جدید من خودم زیاد اهلش نیستم ولی دلم میگیره میرم سمتش🥺دوست دارم بخونم ازین ب بعد ،داشت نماز میخوند حس کردم گیجه بعد پرسیدم ک خوابت میومد گف ن گفتم فهمیدی گف آره داشتم آروم میخوندم ک بفهمم چی میگم گفتم آها گف اونی ک معنی نمازش نفهمه نمازش ب درد خودش میخوره،،،بنده خدا منظوری نداشت منظورش این بود بهتره بفهمی ک بتونی آروم شی،،،یهو منم ناراحت، گفتم منکه معنیشو بلد نیستم پس نمازم ارزشی نداره دیگ گزاشتم کنار تا طلوع خورشید بعد ۱۵ دیقه پاشدم خوندم قضاشو...الان حس میکنم نمازم باطله چون تا موقعی ک اومد من همش حین نماز فکرم درگیر بود نیاد تو خونه ببینه دارم نماز میخونم ک بفهمه حرفش بم برخورده حالا اعصابم خورده ک بعد چند وقت خواستم نماز بخونم گند زده شد تو روحیو اعصاب و باورام نمازم قضا شد
ولی بعدش ک رفت برا خودش من نمازم خوندم و حین نماز مدام فکرم میرفت روش ک یوفت نیاد ببینه دارم میخونم خواستم بفهمه کارش اشتباه بوده حالا جای من ی آدم بی تجربه بود کلن میزاشت کنار خب گناهش گردن اون بود
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.