چرا محبتشو عملی نشون میداد عزیزم و جانم میگفت بهم ولی دوستت دارم نمیگفت
میخواست بره سرکار بوسم میکرد از کار میومد بغل و بوسم میکرد موقع خواب دستش زیر سرم بود هر چی از میخواستم انجام میداد خیلی باحوصله مهربون بهم احترام میزاشت
خییییلی ادم صبوریه گفت تا الان صبر کردم برات هر کار کردم ک بتونم عاشقت بشم ولی دیگه کم اوردم خسته شدم نمیخوام این زندگیو