مادرتون هنوز بند ناف شمارو از خودش جدا نکرده
ازدواج با ادمایی مثل شما چقدر سخته
کاش مامان منم بود انقدر مراقبم بود
دو ماهه و سفر ؟!
چطور مشکل و لکه بینی نداری چرا خونه خودت نیست ویار بد داری شاید
بچه عزیزه خیلی مگه میشه بزاری بری
دلشو نشکن فرصت زیاده برا تنهایی رفتن ، مامانه دلش میشکنه زندگیت خراب میشه ، تا خودش تمایل داره بزار کمک کنه ، خیلی از ماها باید التماس کنیم مامان دوساعت بچمون رو نگه دار بخوابیم یا بریم خرید تو خودت داری کمک دنبال دک‌کردنش نباش
خب اینجوری ک موقع دانشگاه و زایمان بچتو بگیره فقط میشه خدمتکارت ن مامان
یا خودت مسئولیت همه چی بچتو ب عهده بگیر حالا ب جز اوایل زایمان ک سختته
یا باید همه جوره مامانتو تحمل کنی
خدایی خودت و همسرت قدردان این مادر باشید و احترامش را حفظ کنید
کسی که از پول و وقتش واسه کسی مایه بذاره دیگه چی میخوای ازش
به قول قدمی ها با سر رفتین توی کوزه عسل
همین جوری پیش بره دلسوزی مامانت باعث میشه همسرت ب فنا بره
من مامانم ۵ ماه ازم مراقبت کرد خیلی تهوع داشتم وقتی بچم ۶ ماهش بود بردمش با هزینه خودم و همسرم کیش
همه بازیا و بخاطرش بهترین جاها رفتیم
بهترین بهترین سفر عمرم بود
نمیشه به یکی بگی تمام زحمتا و سختیامو به دوش بکش هزینه هامم بده ولی موقع خوشی و تفریح نمیشناسمت
کار مامانت اشتباهه دیگه اینقدرم نباید دلسوزی کنه ولی تو هم ببخشید خیلی پررویی
بهش بگو دلم نمیاد شوهرم تنها باشه بیا یکی دوماهم بریم خونه ما مشهدم بگو دوست دارم سه نفره شدبم با بچم بریم مشهد اگر گقت نه نمیتونی و... با خنده شوخی بگو وا مامان درسته بچه اولم میشه ولی از پسش بر میام نگران نباش و... شوخی طور بگو ک دلخور نشه بالاخره مادره ولی خیلی حساسه طفلک
