نامزد داداشم از قهرمانای یه رشته ی رزمیه 3 4 سال دوست بودن ماه پیش بلاخره رفتیم خواستگاری خیلی دختر خانمی بود اما فکر نمیکردم اینجوری باشه. داداشم بنده خدا میگه بار ها شده بعد نامزدی عصبی شده خواسته شوخی کنه مشت و لگد بهم میزنه میگه دستشم سنگینه.
مامانم کلی دعواش کرده چرا هیچی بهش نمیگه یگه اول اینکه من دست رو زن بلند نمیکنم دوم اینکه زورم بهش نمیرسه اگرم بخوام.
بچه چیکار کنیم نگرانم داداشم هم یگه دوسش دارم اصلا به جدا شدن فکر نمیکنم میترسم دختره بزنه فردا برای باروری اینا به مشکل بخوره.
خودم میخوام بهش زنگ بزنم صحبت کنم یا برم خونشون اصلا فکر نمیکردم اینقدر بی عقل باشه.