بعد رسید به من تا از کنارم رد بشه
واقعاً انگار معتاد بود از اینا که کل زندگیشون توی کیفه
به من رسید نگاهم کرد یهو با دست بهم طعنه زد بعد هار هار خندید و رفت ( هست وقتی با کسی شوخی میکنن یهو میزنی ب کنار دستیت که یعنی تووم بخند)
منم راستش ترسیدم واکنش نشون بدم چون مشخص بود دیوونه ست یک بلایی سر آدم میاره فقط حیرت زده شدم از کارش