2777
2789

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دو بهم زنی

ببین ۱۰ سال پیش

من ی رابطه عالی داشتم دختر خالش و خاله اش و مادربزرگش و مادرش همدست شدن مارو جدا کردن دختر خاله رو بهش انداختن

اونم سر لجبازی با من رفت گرفت

نگید اجبار نمیشه و فلان خوبم میشه با جادو ک خیلیی ام عالی میشه

الان ۹ ساله باهمن والا خوشبخت عالمه دختره 

توو پول غلط میزنه طلاهاش کل هیکل زشتتشو میکشه 

ی دختر ناناسم داره ک اسنی ک من دوست داشتمو باهاش قرار گذاشته بودم اگر دختر دار شدیم بزاریمو گذاشته رو دخترش

بدتر ک اونو اورد خونمون دست زنو دخترشو گرفت اورد خونه ما نهمونی 

من اهمیت ندادم اما چشماش دنبال من بود خدا سر شاهده

سلیطه ها هیچیشون نمیشع

والا من عوض اونا تاوان پس دادم

قلبم شکست بعد عقدش  از لحبازی باهاش وارد هر رابطه مزخرفی شدم انقدرر حالم بد بود

زنیکه هر وقخ منو میبینه طلبکاره انگار من جفت پا رفتمم توو رابطه دو نفر ک دو بارم خواستگاری شده بود ازم

ولی خانواده اش واای مادربزرگ اشغالش نزاشت هیی فتنه انداخت هیی اختلاف انداخت

ببین ۱۰ سال پیشمن ی رابطه عالی داشتم دختر خالش و خاله اش و مادربزرگش و مادرش همدست شدن مارو جدا کردن ...

یعنی متاهل بود بدهاش دوستی؟

فقط 13 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
کاربری سال۹۸ کاربریامو ترکوندن لطفا گزارش میزنید حداقل بگید 
چکار میکردن چطور اختلاف مینداختن

اولیش این بود ک 

مادرش و مادربزرگه خانواده و پدرشو راصی کرده بودن نیاد خواستگاری

و پسره میگفت تنها میام از اون ورم مادر من میگفت بدون بزرگتر نمیشه

خیلیییه

با بدبختی پسره باباشو راصی کرد

باباهه ن گذاشت ن برداشت ب بابام گفت دخترتو ب پسرم بده میخوادش ندیم نشکلی نیست 

و اگر جوابتون مثبته پسرم با انگشتر میاد ماها کار داریم ننیرسیم بیاییم

پدر منم عرور داشت گفت نهه من دخترم بچه ست 

منم بهم برخورد کلا گوشیو خاموش کردم چون مادرم میگفت دیگ حق نداری با این ادم باشی

نگوو اون موقع پر میکردنش پسره روو 

تا یکسال بعد ک شماره جدیدمو پیدا کرد

زنگ زد گفت نامردی و...

بعد شنیدم ک مادر مسره ب پسره گفته پدرم گفته ک من دختر ب مسر اسو پاس تو ک شعل درست درمونم نداره نمیدم

از این ورم دختره رفت با یکی از دوستای من دوست شد

ک الان زنداداششه

دوتایی چتای منو میفرستادن ب پسره 

هرکارری میکردم برعکیشو میگفتن دائم دعوا و جنگ داشتیم

ولی نمیتونستیم قهر بمونیم

اخرین صربه زمانی بود ک خواستگاری دوم انجام شد

چیی نههاون موقع مجرد بودیم من ۱۸ سالم بود اون ۲۰دو سالم دوست بودسم همو میخواستیم نزاشتن خراب کردن هم ...

صادقانه بهت میگم هیچ جادویی جلو خواستن رو نمیگیره فراموشش کن 

فقط 13 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
کاربری سال۹۸ کاربریامو ترکوندن لطفا گزارش میزنید حداقل بگید 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792