من توی خونه ای هستم همش جنگ اعصابه
همش دعوا سر پوشش سر رژلب هیچ تفریحی ندارم همش توی خونه ام شغلم استرسی هست حقوق انچنانی هم نداره
پدرم خیلی آدم بدی هست همش اذیتم میکنه از پوشش گرفته تا بیرون رفتن تا دانشگاه رفتن نمیذاشت دانشگاه یخونم با استرس و فشار روانیی شدید درس خوندم همش تهدیدم میکرد میام در دانشگاه میام ابروت رو میبرم دو سالم پشت کنکور هی استرس و فشار روانی بهم دادن
امروز شنیدم یکی از شدت استرس سرطان گرفته خیلی ناراحت شدم نکنه منم اینطوری شم
ازدواجم خواستگار خوب ندارم هرکسی میاد از پدرم بدترن خودشون خیلی شکاکن و خانواده های سخت گیری دارن و مادرهای زبون دراز فکر. نکنم وضعم تغییری کنه
حتی یک کتابخونه نمیزاره برم
مادرمم پشتشه واقعا درموندم نمیدونم چیکار کنم