2777
2789
عنوان

امشب حنابندونه خواهرشوهرمه

| مشاهده متن کامل بحث + 429 بازدید | 42 پست
زنگ بزن بگو من خورشت گذاشتم حالم زیاد خوب نیست استراحت میکنم ساعت هفت میام که بتونم تو مراسم سرحال ب ...

مراسم برا بعد شامه خورشت هم در حد ده نفر گفته درست کن که قرمه سبزی بار گذاشتم از الان ولی میدونم اگه زود برم کلا همه چییی میفته گردن من

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چه عروس های لالی داره این سایت... با اون شکم غذام نباید درست میکردی پذیرایی چی کنی ؟ یاد بگیر دیگه اولویت زندگیت فقط بچته. کار بدی میکنی میزاری روت حساب کنن از قبل باید بگی نمیتونی مادر خانوم بی فکر😤

چه عروس های لالی داره این سایت... با اون شکم غذام نباید درست میکردی پذیرایی چی کنی ؟ یاد بگیر دیگه ا ...

دیگه وقتی اون فکرش نمیرسه فقط همین خورشت رو گفتم ببرم نگه اصلا کمکی نکرد وگرنه اونجا میخام دیر برم و چهار پنج ساعت بعدشم برگردم خونه دیگه پذیرایی فلان هم نمیتونم 

 اشتباه کردی قبول کردی 

زنگ بزن بگو من ساعت ۸ خورش میارم 

میخوام استراحت کنم

رفتی اونجا هم دست به سیاه سفید نزن .دست بزار رو شکمت و یه گوشه بشین 

شوهرت تو سفره چیدن و ظرف شستن کمک بده 

 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ
اون بگه .تونرو بیکاری خواهر ول کن توروخدا عادت نده اگرم عادت دادی دیر نیست نرو دوراز جونت مگه حمال ی ...

برا همون میخام بگم من چهار پنج ساعت فقط میتونم اونجا باشم دیرتر میام که بتونم تا حداقل یازده دوازده تو جشن بشینم 

دیگه وقتی کار نمیکنه چیکار کنم گاها هم جاریم پخته برده درکل خودش سخت کار میکنه 😑

توهم سخت کار کن

وظیفه شما نیست با اون وضعیت

من ۵ماه بودم عید رفتم خونه مادرشوهرم

خودشو دختراش نشستن من خم وراست شدم از مهموناشون پذیرایی کردم

دور از جونت شبش انقدر درد کشیدم و اشک ریختم واقعا وحشتناک بود

الان کی یادشه اون شب منو؟

دیگه وقتی اون فکرش نمیرسه فقط همین خورشت رو گفتم ببرم نگه اصلا کمکی نکرد وگرنه اونجا میخام دیر برم و ...

اینو نباید به من بگی باید از چند روز قبل به مادر شوهرت بگی که نمیتونی پذیرایی کنی تا یه فکر دیگه کنه به حال خودش

اشتباه کردی قبول کردی زنگ بزن بگو من ساعت ۸ خورش میارم میخوام استراحت کنمرفتی اونجا هم دست به سیاه س ...

اره میخام بگم من 7 میام خودت چایی و برنج و خلاصه هرچی مدنظرته آماده کن یا هم به یکی دیگه بگو من واقعا بدنم نمیکشه هم زود برم کلی کار کنم هم تا آخر حنا که قطعا حداقل یک تموم میشه بشینم اونوقت برا جشن نمیتونم بمونم😑😑😑😑😑

اینو نباید به من بگی باید از چند روز قبل به مادر شوهرت بگی که نمیتونی پذیرایی کنی تا یه فکر دیگه کنه ...

خودشم همین دیشب ساعت نه بهم گفته دیگه

گفت خورشت ک قبول کردم چیزای دیگه رو نگفته که ولی میدونم کسیو نداره کلا برا پذیرایی هم فک کنم تنها آدمش منم که باید بگم دیر میام ناراحت بشه هم واقعا نمیتونم کاری کنم 

خوب میگفتی ماشام نمیاییم بعدشام میاییم خودشون برای خودشون فکری کنند

آره اینم میشد گفت ولی دیگه گفتم یه خورشت خودشم قرمه سبزی ک کاری نداره حداقل منکه نمیخام کمکی کنم اینو ببرم دهنشونو ببندم بعدا نگن اصلا کاری نکرد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز