از یک هفته قبلش گفتن میخوایم ببریم شهربازی بچم آنقدر ذوق داشت بعدهفته پیش چهارشنبه بخاطر آلودگی هوا تعطیل شد نبرد نشون کشت خودشو .
تا اینکه گفتن این هفته چهارشنبه میبریم یک هفته دیگه هم انتظار کشید
دیشب تو خواب سرفه های وحشتناکی میکرد از صبح ساعت ۶دلدرد و تهوع دوگاودرد داشت بهش دارو دادم ساعت ۸انقدر گریه کرد که بردمش مهد به مدیرشون گفتم میشه دختر منو نبرید یا خودمم بیام ؟مدیرشون گفت نه حالش خوبه نگران نباش و برو
حالا من دارم از نگرانی دق میکنم
خوب باهاش میرفتی
نترس خوبه بابا
از تو ک داری دق میکنی سالم تره🥲
اشتباه تایپ 🤷🏻♀️🤷🏻♀️🤷🏻♀️🤷🏻♀️
دخترعمو🤷🏻♀️🤷🏻♀️🤷🏻♀️دخترممو
داریم،🤷🏻♀️🤷🏻♀️🤷🏻♀️دلداریم
شماره مدیر مهد رو داری زنگ بزن از نگرانی در بیای
هر دو ساعت زنگ بزن اگر شد با خودشم صحبت کن
داره بازی میکنه یادش هم نمیاد
از یه طرف عذاب وجدان اینکه مریضه کسیو مریض نکنه از یه طرف نگرانی برای خودش .
دخترم دو روزه میگه مامان همه تو مهدمون مریضن و سرفه میکنن چند نفرم از اول هفته غایبن🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️
خوب شما جای من بودید چکار میکردین؟؟?هر کار کردم موافقت نکرد نره مهد
