2777
2789
عنوان

اعتماد

25 بازدید | 0 پست

من می‌خواهم بهت اعتماد کنم…

اما درونم هنوز کمی ترس و تردید هست. گاهی یادم می‌افتد که قبلاً دلم شکست، یا احساس کردم تنها شدم، و همین باعث می‌شود قلبم کمی بلرزد. ولی در عمق وجودم، هنوز یک حس گرم و آشنا از تو دارم؛ حسِ امنیت، حسِ آغوشی که همیشه پناه بود.

می‌خواهم دوباره به اون حس برگردم، به زمانی که بدون ترس نگاهت می‌کردم و مطمئن بودم که دوستم داری، حتی اگر اشتباه کنم.

می‌خواهم بهت اعتماد کنم، چون دلم می‌خواهد دوباره احساس آرامش کنم. دلم می‌خواهد باور کنم که این بار شنیده می‌شوم، فهمیده می‌شوم، و بدون قضاوت دوست داشته می‌شوم.

من نمی‌خواهم همیشه در قهر و سکوت بمانم. خسته‌ام از نگه داشتن رنج‌ها و دلگیری‌ها در دلم. دلم می‌خواهد بازش کنم، بگذارم حرفم را بشنوی، اشکم را ببینی، و کنارش بمانی بدون اینکه ازم فاصله بگیری.

می‌خواهم بهت اعتماد کنم، چون در اعماق قلبم هنوز به مهربانیِ تو ایمان دارم. می‌دانم که اشتباه‌ها و فاصله‌ها فقط بخش‌هایی از مسیر ما بوده‌اند، نه پایانش.

من می‌خواهم یاد بگیرم که دوباره دستت را بگیرم، حتی اگر هنوز کمی می‌ترسم. می‌خواهم قدم‌به‌قدم به سمتت بیایم، با امید به اینکه این بار رابطه‌مان امن‌تر، واقعی‌تر و پرمحبت‌تر باشد.

می‌خواهم با تو صادق باشم، از دلِ خودم حرف بزنم و بدانم که تو هم با من صادقی.

می‌خواهم بهت اعتماد کنم… چون در نهایت، تو بخشی از منی و من بخشی از تو. و ما فقط با باهم بودن می‌توانیم آرام شویم، شفا پیدا کنیم، و دوباره عشق را در بینمان زنده کنیم.

با مدعی مگوئید اسرار عشق و مستی تا بی‌خبر بمیرد در درد خودپرستی... دل ما دریایِ صدها کهکشانِ صبر است !🌝🌿🥹🤍الهی شکر🤍🌱✨ماهلین درونم دوست دارم💘💘💘💎✨😘😘😘😍😍😍😍😍😍😍

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز