2777
2789
عنوان

از دست کارای مادر شوهرم شبا تا صبح گریه میکنم

| مشاهده متن کامل بحث + 1003 بازدید | 55 پست

پدرشوهرم هر چند ماه یکبار میگه براتون میخرم اوایل خیلی امیدوار میشدم و وقتی انجام نمیداد حال بد و مریض...

الان که کات شدم باهاشون

ولی بار اخر که گقت یه پوزخند تحویلش دادم😏😏😏

بهشم فکر نکردم...بعد ده روز هم طبق معمول زد زیر حرفش😅

ورژن مادر شوهر من هیچ جا نیست همچنین خواهر شوهرم ، پسرا و داماداش هی میرینن بهش اما باز ادامه میده ، ...

درموردمسائل دیگه وکارهاورفتاراشون نمیتونم قضاوت کنم ولی درموردهمین خونه خریدن بایدقبول کنی که وظیفه اون نیست وشماخودتون بایدمساله مسکن راحل کنید.

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ببین عزیزم شوهرت مرد خوبیه ولی نمیتونه مستقل باشه یا جلوی دخالت مادرشو بگیره که عیب کمی میست اگه میخ ...

دیگه چیکار کنه وقتی به ننش روزی ده بار میرینه باز فردا ادامه میده ننش  ،چیکار کنه؟ ورژن پوست کلفت آدما رو ندیدی احتمالا ،یه مردی عرزع نداره حرف ننش بزنه اون فرق داره ، شوهر من روزی ۲۰ بار سر رفتارای ننش دعوا می‌کنه باهاش اما فردا همون پوست کلفت سابق هست ننش 

«ای حضرت چاره ساز ،حسین ،حسین ،حسین » « کار منم راه بنداز ،حسین ،حسین ،حسین »

خدا ازشون نگذره ۸ ماهه گرفتارم انواع بیماری گرفتم از کارای مادر شوهرم

مادر شوهر ارزش داره غصه بخوری بیمار بشی گریه کنی شب نخوابی.....فکر کردی خدا نکرده بیمار بشی این بیشرف زیر گوش شوهرت نمیخونه...به خدا میگه از خونه باباش از اول مریض بود زنت....بشین فکر کن سلامتی و اعصاب و روانتو پای چی میخوای بدی....

دیگه چیکار کنه وقتی به ننش روزی ده بار میرینه باز فردا ادامه میده ننش ،چیکار کنه؟ ورژن پوست کلفت آد ...

درسته اما شما که نمیتون مقابله کنی ولی شوهرت حتما میتونه یه راهی پیدا کنه که جلوی مادرش بایسته 

درموردمسائل دیگه وکارهاورفتاراشون نمیتونم قضاوت کنم ولی درموردهمین خونه خریدن بایدقبول کنی که وظیفه ...

وظیفش هست چون بخش زیادی از پول رو دریافت کرده قبلا ،بخشیش هم ارثیه هست که به همه رسیده ،حالا واسه ما شده خونه واسه یکی شده ماشین و ... 

«ای حضرت چاره ساز ،حسین ،حسین ،حسین » « کار منم راه بنداز ،حسین ،حسین ،حسین »

دیگه چیکار کنه وقتی به ننش روزی ده بار میرینه باز فردا ادامه میده ننش ،چیکار کنه؟ ورژن پوست کلفت آد ...

پس وقتی روزی ده باربه ننش می....چراانتظارداره همون ننه براش خونه بخره؟خودش بخره 

پس وقتی روزی ده باربه ننش می....چراانتظارداره همون ننه براش خونه بخره؟خودش بخره

انتظار نداره پول سهم خودمون هست یه بخشیش ارثیه هست یه بخشیش هم پول از خودمون گرفتن که الان پس بدن 

«ای حضرت چاره ساز ،حسین ،حسین ،حسین » « کار منم راه بنداز ،حسین ،حسین ،حسین »

امروز واقعا به خدا واگذارش کردم خداشاهده غمایی که این زن به من داده یکی و دوتا نیست 😟

داره با پول خودش براتون خونه میخره می‌تونست اصن نخره خرج خودش کنه مثلاً بره حج یا ماشین آخرین مدل بخره واسه خودش ولی شما مهم بودید براش که مستأجری نکشید هر سال لطفاً شکر گذار ش نیستی بدشم نگو میخوایم برای داداشم زن بگیریم همش تو فکر یم دختر پر توقع نباشه نوکر دختر هم هستیم ولی اگه واقعا بهش بابام مال زحمت کشی ای که صبح رفته ساعت دو نصف شب برگشته بخوره اینطور کنه قطعا من خودم باشم میگم مستأجری براش بهترین اتفاقه کسی که قدر دان نیس قدر مادر شوهر تو بدون بخدا فرشتس من مادر شوهر م یک قرن با وجود پولدار بودن کمک نکرد پدر شوهرم کارمند شهرداری هست دیگه بدون چقدر حقوق شه برعکس خودشو به نداری میزد پول شوهر کارگر منو می‌گرفت 

پس وقتی روزی ده باربه ننش می....چراانتظارداره همون ننه براش خونه بخره؟خودش بخره

توقع ندارید به همچین ننه بیشعوری چیزی نگه؟ کلا مادرشوهر من ۲۰۰ سالش بشه بازم بیشعوره وگرنه اگر میخواست آدم بشه هرروز اینقدر بچه هاش مدام بهش میگفتن حق دخالت نداره و باز دخالت کنه 

«ای حضرت چاره ساز ،حسین ،حسین ،حسین » « کار منم راه بنداز ،حسین ،حسین ،حسین »

وظیفش هست چون بخش زیادی از پول رو دریافت کرده قبلا ،بخشیش هم ارثیه هست که به همه رسیده ،حالا واسه ما ...

آهان اگرارثیه است که یه ریش سفیدفامیل که حرفشوقبول داره بگین باهاش صحبت کنه که سهمتون رابده خودتون راجع بهش تصمیم بگیرید

خدا کمکت کنه عزیزم.  خیلی سخته.  من تا 7 سال نزدیک مادرشوهر بودم تازه ما خونه از خودمون بود خودمون با پول خودمون ساخته بودین،  فقط نزدیک هم بودیم و دخالت مادر خواهرش روانیم کرده بود هیچی هم نمیگفتم فقط میریختم تو خودم عصبی شدم کارم کشید به روانپزشک پنیک شدم تا دکتر به همسرم گفت باید محیطت تغییر بدی،  الان سه ماهه رفتیم یه استان دیگه بخدا الان دارم نفس میکشم.  انگار از زندان آزاد شدم.  الانم هی قهر میکنه ناز میکنه چرا زنگ نمیزنید چرا نمیاید سر بزنید ولی دیگه حوصلشو ندارم

ببین دندون رو جیگر بذار 

بذار بخره

هرکار کن فقط به اسم خودشون نباشه و به اسم شوهرت کنن

بعد بی صدا بفروش برو جایی که دلت میخواد بخر

پروفایل موقت.تا پروفایل اصلی از تعلیق سیاه در بیاد 🫩

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز