دیروز تو دعوا بهم گفت مفت خور چهار سال خوروندمت در صورتی که حالا بماند وظیفشه من خیلی کمک خرج زندگی بودم و کم توقع از سر سادگی الان از صبح برا اون غذا گزاشتم ولی خودم لب به هیچی نزدم بهم بر خورده اونم نخورده هیچی به نظروتون چیکار کنم دلم نمیاد چیزی بخورم مفت خورم کرده
مشکلت شوهرته خوب برید مشاوره
من باشم دیگ دلم صاف نمیشه
بگو مفت خور خودتی
من دارم میپزم همین خونه داری کلی هزینه داره
تو هم دست ب هیچی نزن بفهمه مفت خور کیه ،مادرو خواهرش چجورین مثل اونا باش مثل اونا زندگی کن ،بزار حساب کار بیاد دستش
بگو اره مفت خورم کلفتتم هستم امپراطور
ازاین ب بعدکارای خودتو بکن و منم میرم سرکار خرج خودمو میدم
حساب کتاب پولای دادمتم بده چون تو زن گرفتی من شوهرنگرفتم
مابرای اقوام پیرمون دنبال پرستاریم بااینکه ایشون همه کاراشوخودش میکنه فقط یکی میخوایم که اشپزی کنه ویادش باشه تایم داروهاشووهمچنین کسی به زیربیست تومن باجای خواب وغذاراضی نیست اینجاروداشته باشین
زن برای همسرش هم خواب اشپز پرستاربچه سرویس بچه تمیزکاروممکنه نقش های دیگه ایم که یادم نیست داشته باشه چرافکرمیکنن باچندرغازی که به همسرشون میدن بایدمنت بذارن اگرکس دیگه ای ازبیرون این کارهاروبراشون میکردحداقل حقوق صدتومن درماهوداشت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
