من خانواده شوهرم و شوهرم خیلی بی دلیل اذیتم میکردن بهانه گیریای الکی میکردن
یبار مادرم خیلی ناراحت شده بود خیلی آروم و محترمانه ب مادرشوهرم گفت انقد الکی دخترمو اذیت نکن خودتم دختر داری گناهه دختر خودتم عروسه یکی دیگست از خدا بترس مادرشوهرم در جواب با خنده و ب حالت مسخره گفت خدا پسرخاله من و تو نیس هر چی تو بگی اتفاق بیوفته
و دقیقا دو هفته بعد این حرفا زندگی دخترش برای همیشه تموم شد و از قبل کلا دخترش زندگیش مشکل داشت
از اون موقع خانواده شوهرم و شوهرم از من کینه گرفتن تا جاییکه الان شوهرم درخواست طلاق داده و میگن مادرت مارو نفرین کزد دخترمون طلاق داره میگیره !!!! الان کی مقصره