وقتی هزاران بار خواهش میکنی یه موضوعی به کسی نگه و بین خودمون باشه ، ولی شوهرت تا مادرش و دید به اون میگه اونم به خواهر شوهر و جاری و بقیه میگه ، والا چی بگم سم خالص، زندگی سراسر با ناراحتی
به هیچ عنوان تا مادرشون در قید حیات هست تغییر نمیکنن
وای چقدر یاده یه بنده خدایی تو زندگیم افتادم😂😂😂
حالا جالب اینجاست بعدا فهمیدم هنوز من نمیدونستم بهم علاقه داره مادرش میدونست 😂😊
و رابطمون تا زمانی عالی بود که مامانش مخالفت نکرده بود
هر وقت مامانش بهش راجب من بد میگفت و میگفت بدرد هم نمیخوریم رفتارش تغییر میکرد با من
پسری که همیشه میگفت مثل تو هیچجا پیدا نمیشه🤣
ما ازدواج نکرده بودیم مادرشم ندیده بودم اما گاهی بین حرفاش سوتی میداد مامانم راجب فلان چیز اینو گفته 😳 گفتم مگه مامانت میدونه؟ هل میکرد میگفت اره دیگه نمیگم 🙄
و هر سری بیرون میرفتیم همه عکسامونو نشون مامانش میداد و یسری حواسش نبود مامانه عکسه بغلمونو دید و بقیشم میتونید حدس بزنید فک کنمم🤣
فعلا تو تصمیماتش چیزی ندیدم ولی کلا خیلی مادرشو بهش وابستس . هنوز نمیدونم تو تصمیماتش موثره یا نه . البته اینکه میگه بیایم مشهد زندگی کنیم چون نمیتونم از مادر و خانوادم دور شم میشه موثر بودن مادرش فکر کنم . ولی بعید میدونم مامانش گفته باشه بیاید اینجا زندگی کنید ، وابستگیش به مادرش تو این قضیه تاثیر گذاره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
5 ثانیه پیش
5 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
