2777
2789
عنوان

عروسای بدجنس نی نی سایتی

| مشاهده متن کامل بحث + 1155 بازدید | 105 پست
تازه زایمان کرده رفتیم دیدنش بخدا مثل چی پشیمون شدیم اگه بخاطر داداشم نبود پا تو خونه اش نمیزاشتم ما ...


یه عمر بچه بزرگ کن بعدش یه عروس گیرت بیاد که اینجوری حرص بده آدمو من دوتا پسر دارم از الان استرس دارم که عروسم از من متنفر باشه😔حالا از منم متنفر باشه عیبی نداره حداقل پسرمو اذیت نکنه

دگرم آرزوی عشقی نیست بی دلان را چه آرزو باشد....
یه عمر بچه بزرگ کن بعدش یه عروس گیرت بیاد که اینجوری حرص بده آدمو من دوتا پسر دارم از الان استرس دار ...

چرا دروغ بگم مامان بخاطر این رفتارهاش نرفت دیدنش فقط من و خواهرم رفتیم که با ما هم این طوری کرد حالا طوری نیست ما بخاطر داداش مون بچه اش رفتیم ولی چرا این طور هستن 

زندگی بزرگترین شوخیه خداست💚💚💚 که ما زیاد جدیش گرفتیم 💜💜💜

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

به رفتار شوهر بعد محبت خواهر بستگی دارهاگه بخواد قیافه بگیره و بگه خانواده من به فکرم هستن و تو مریض ...

در کل بستگی به ارتباطات داره،الان من و زن داداشم خیلی با هم خوبیم،هیچوقت حتی بحث ریز هم نداشتیم،هر چند روز یا اون پیام میده یا من،هیچ تعارفی هم با هم نداریم ،چیزی اون بخواد میگه به من منم چیزی بخوام بهش میگم،اگرم روزی برای داداشم غذا درست کنم ببرم مطمئنم اصلا ناراحت نمیشه ،اصلا ارتباطمون این شکلی نیست،داداش من عاشق ماکارونیه،منم یه شب یه قابلمه پر ماکارونی براش درست کردم بردم،منظورمم این نبود که زن داداشم بد درست میکنه یا هرچی،صرفا دوست داشتم خودم برای داداشم درست کنم 

فقط 26 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤

[QUOTE=398957360]چقدر همه چی رو به بدترین شکل ممکن تفسیر کردید!!! اینکه یکی بگه بخور دستپخت من خوبه معنیش این نیست ک ...[/QUOTE

دختر من بد غذاست و بعضی غذاها رو اصلا دوست نداره.

میبینی خونه کسی دیگه به هر دلیلی میخوره بعد با متلک میگن، اگه خوب درست کنی بچه میخوره 



[QUOTE=398957360]چقدر همه چی رو به بدترین شکل ممکن تفسیر کردید!!! اینکه یکی بگه بخور دستپخت من خوبه ...

و نکته همینجاست که شما حاضر نیستی بپذیری که اون غذا رو یک نفر دیگه بهتر از شما درست کرده که بچه خورده ( قرار نیست همه ما آشپز حرفه ای باشیم و همه مون ممکنه یه غذایی رو با دستپخت یک نفر بیشتر دوست داشته باشیم و این به معنی زیر سوال رفتن قابلیت های دیگه ما هم نیست)

و چون خواهر شوهرتون هست نه تنها این رو نمی پذیری بلکه حرفش رو به دشمنی تعبیر می کنی

کمی از این سخت گیری های ذهنی کم کنیم قبل از همه خودمون راحت تر هستیم

همه چی واقعا نیاز به این همه تفسیر و بد بینی نداره



و نکته همینجاست که شما حاضر نیستی بپذیری که اون غذا رو یک نفر دیگه بهتر از شما درست کرده که بچه خورد ...

نفهمیدی چی گفتم؟؟؟؟؟؟

گفتم اون با گوشت چرخ کرده درست کرده،من شوهرم وضعیت مالیش ضعیفه نمیتونیم بخریم

ولی اونا فکر می کنن من بلد نیستم کلا غذا درست کنم

وقتی منطقتون این هست دیگه نمیشه حرفی زدخدا بهتون آرامش بده و دخترتون رو حفظ کنه

منطق من بر طبق شرایط زندگیم و شخصیت طرف مقابلم هست

وقتی کسی بخواد از هر موقعیتی برای بالابردن خودش و پایین آوردن طرف مقابل استفاده کنه نمیتونم دوسش نداشته باشم

در کل بستگی به ارتباطات داره،الان من و زن داداشم خیلی با هم خوبیم،هیچوقت حتی بحث ریز هم نداشتیم،هر چ ...

بستگی به ذات طرف هم داره. کسی که از اول با این دید اومده که خانواده شوهر رو نباید خیلی باهاشون گرم گرفت و صمیمی شد. و هرچی خانواده شوهر گفتن حتما نیت بدی پشتش هست تو هرچی خوبی هم کنی اون کار بد خودشو می کنه

اینجا من متوجه شدم یه عده بغل و روبوسی خواهر و برادر هم جنسی میبینن 😂🤦🏻

یه بار تو یه مجلسی یه گوشه نشسته بودم و حوصلم سررفته بود یه خانم انرژی مثبتی  اومد پیشم و بدون مقدمه بهم گفت چه دختر خوشگلی چه صورت قشنگی و رفت اون جمله یه حس مثبت و رنگی رنگی بهم القا کرد که توطول بیست سال زندگیم تاحالا نچشیده بودمش و هنوزم وقتی بهش فکر میکنم قلبم اکلیلی میشه وهمون چند تا کلمه معمولی منو اون شب تبدیل کرد به یه دختر پرانرژی و شاد.از اون شب به بعد تصمیم گرفتم منم همین حس مثبتو به اطرافیانم بدم و خجالت و تکبرو بزارم کنار و هرکسی که در نظرم یه نکته مثبت داشته باشه بهش یادآوری کنم و بگم که چقدر خاصش کرده شاید تونستم منم همین حس نابو بهش بدم😍❤️

خدا به داد برسه

داداش من دخترم رو بغل میکرد زنش فوری تو موبایل عکش خواهرزاده هاشو میاورد به داداشم میگفت

ببین چقدر قشنگن 

چقدر چی و چیییییییییییییییییی


و من هاج و واج می موندم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792