اگر همسرتون بخواد خونه بخره و به نام خودش کنه شما طلاهاتونو میدین

بستگی به معرفت شوهرم داره من خودم چندسال پیش برای خرید خونه تمام طلاهامو فروختم شوهرم خونه بنام خودش خرید اما دوسال بعدش. دوبرابر برام طلا خرید گفت به جای طلاهایی که فروختی 

اره میدم 

خود شوهر اگه شعور داشته باشه لاقل نصف رو بنام زن میزنه 

خب برای من خریده پس مال منه دیگ اگ به نامم کنه ولی خب زورگوعه

متاسفانه اینکارو سالها پیش انجام دادم و بشدت پشیمونم

اون طلاها دیگه برای توعه .معلومه که عمرااا بدم بهش

ما دست دو میخریم بدون اجرت معمولا با دودرصد نهایت سه درصد

بیشتر هم از دیوار میخریم به قیمت تابلو

مم طلاهامو استفاده هم میکنم و به وقتش میفروشم

جنگ رسمی هست...🤣🤣🤣🤣🤣

خونه ای که هیچ سهمی ازش نداره؟؟؟

باهم زندگی میکننا

بستگی به همسرم داره اما اگر رابطه امون خوب باشه و بهش اعتماد داشته باشم که مرده و نامرد نیست چرا ندم ،چه فرقی می‌کنه به نام من باشه یا اون ؟

بالاخره هر کس تا حدودی همسرش رو میشناسه 

اما اگر همسرم خدا نشناس باشه نه بهش نمیدم یا اگر بدم در عوض میگم به اندازه ی پول طلاها تو خونه شریکم کنه

بار اول هرچی داشتم دادم البته مال خودش بود طلاهای عروسیم بود کلا به نام خودش زد منم اصلا برام مهم نبود خدایی

بار دوم بازم همه رو بهش دادم اونم خودش برام خریده بود اما این بار کامل زد به نامم به خواسته خودش

چندوقت بعد ماشین خرید بازم دادم بهش به نام خودشه 

اسی بگو بنام خودت بزنه حداقل نصفش 

من دادم خونه هم ب نام خودشه الان بیشترشو خریده ولی باز بخایم خونه عوض کنیم میفروشم ،خونه برام تو اولویت ،ولی طلا ب نام خودم هم دارم همینطور وسیله شاید در اینده ی زمینم گرفتم 

حالا خونه بخره ک خوبه حرومش نکنه خرج عتینا نکنه

با چیزهایی که گفتی خوندم به نظرم باید عاقلانه و زیرک باشی ،تو که میدونی چیزی به نامت نمیکنه پس حداقل زرنگ باش بگو 

آره عزیزم فکر کردم دیدم کار خوبی می‌کنی بفروش خونه دار بشیم 

چه فرقی می‌کنه زندگی جفتمونه 

چند وقت بعد مثلاً میتونی بگی عروسی یکی از دوستامه طلاهاتو بیاره بندازی 

اونوقت میتونی تصمیم بگیری طلاها رو بهش بدی یا نه

در ضمن حتی اگر مجبور شدی طلاها رو بفروشید یجور نشون بده که خودت راضی بودی وقتی میدونی رضایت تو برایش مهم نیست اول همه خودت رو راضی نشون بده دوماً از زبونت استفاده کن تا حس حمایت گریش فعال کنی 

هی نخواه خودتو یه زن قوی مستقل پیشش نشون بدی 

اتفاقاً پیشش جوری رفتار کن که به مردانگی و حمایت مالی اون تکیه داری 

اما کنار و بدون اینکه بدونه پولاتو پس انداز کن

کم کم عادتش بده به خرج کردن و اینکه اون مرده و سالاره و بالاخره باید زندگی رو بچرخونه 

نگو که پولتم میبری بهش میدی درامدتو

این احساس قدرتی رو که میگی درکت میکنم چونکه مال منم همینحوریه 

با این تفاوت که تو شاغلی و من خانه دار

انقد میترسه که من دزدکی بخوام یا بتونم پول جمع کنم که حد و اندازه نداره 

بهم پول نمیده چون میترسه اضافه بیاد یا اینکه خرج نکنم ،،،به دروغ بگم خرج کردم قائیمش کنم بتونم پس انداز کنم 

مگه این که بایدددد مطمئن بشه ،،،مطمئنش کنم که واقعاً لازم دارم مثلاً میخوام برم خرید یا آرایشگاه یا دارو بخرم یا چیزی ندارم یا کهنه شده ،،، بیارم لباس کهنه یا خراب شده رو نشونش بدم تا برام پول بزنه 

بعد از خرید هم یا رسید یا خود جنس یا هردو رو نشون بدم تا خیالش راحت بشه که پولی که داده خرج شده و چیزی ندارم 

گوشیم حواسم نباشه ورمیداره موجودیمو نگاه میکنه 

چون میخواد همیشه بهش احتیاج داشته باشم و اگه یه روز نداد از خودم چیزی نداشته باشم

اونا فقط باعث ناراحتی بیشتر و بیشتر و نمک رو زخم پاشیده شدن کسایی مثل منو استارتر میشن