طلاها مال اون بوده منم تو اون خونه میخوام زندگی کنم ،وقتی مامن مال تو باشه تو زندگی اعتمادها وانتظارها از بین میره،من طلاهامو دادم خونه خریدیم اگ میگفتم شوهرمم همش بنامم میزد ولی نخواستم ازش،چون ی حس دلسردی از زندگی رو میاره برا طرف مقابل.البته بعضی ها هم شاید حق دارن چون طرفشون قابل اعتماد نیست حتما
شوهرم چند سال قبل وام گرفت من رفتم طلا خریدم باهاش الان میگه اون ۱۰۰ گرم رو بده یه تیکه زمین جاش بهت میدم من فعلا قبول نکردم اونم هر روز داد و بیداد میکنه خودشو میزنه تا بگیره ازم خورد خورد خرج وسیله و تجهیز خونه کنه
من طلاهام و دادم و همسرم سه دونگ خونه رو به نامم زد.
بنظرم منطقیش همینه. زن هم توی زندگی حق داره، بنظر من حتی اگه طلایی هم نده، مرد باید شعورش برسه نصف خونه رو به نام زنش کنه. اگه طلا بده که قطعا باید اینکارو کنه. اصلا بحث اعتماد و این حرفا هم نیست. هیچکس اینده رو ندیده و از آینده خبر نداره. آدم عاقل باید از زندگی و اموالش مراقبت کنه
برای خانه کوچک همسایه ات، چراغ آرزو کن💡بی شک حوالی خانه ات روشنتر خواهد شد🌟
باز باران!
باز باران با ترانه می خورد بر بام خانه
خانه ام کو ؟؟؟ خانه ات کو ؟؟؟ آن دل دیوانه ات کو ؟؟؟
روزهای کودکی کو ؟؟؟ فصل خوب سادگی کو ؟؟؟
یادت آید روز باران گردش یک روز دیرین
پس چه شد دیگر ؟ کجا رفت خاطرات خوب و رنگین ؟؟؟
در پس آن کوی بن بست در دل تو آرزو هست ؟؟؟
کودک خوشحال دیروز
غرق در غم های امروز
یاد باران رفته از یاد
آرزوها رفته بر باد
بــاز بــــاران بــاز بــــاران
می خورد بر بام خانه
بی ترانه
بی بهانه
شایدم گم کرده خانه ....