مثلا نشسته اخبار میبینه خیلی رندوم میرم برای خودم چایی بریزم سرراه با زور موهاشو بوس میکنم اوایلش تا کتک کاری پیش میرفتیم انقدر مقاومت میکرد
خیلی حرفاشو قبول ندارن تو خونمون من همش پشتشو گرفتم هرچی گفت تایید کردم و... (البته اونایی که واقعا درست بود و فقط بلد نبود منظور برسونه)
روز اولی که رفتم سرکار وقتی خسته برگشتم واقعا انقدر از لحاظ روانی و جسمی تحت فشار بودم سرکارم که تا اومدم خونه اول اومدم سمتش خودش بغلم کرد من دولا شدم دستشو بوس کردم و.....