مادر شوهرم یه عادتی داره ادمو دعوت میکنه انتظار داره زود بری همه کارا رو خودت بکنی به بهونه اینکه دختر نداره خودش نهایت به برنج بزاره بقیه کارا با من الان باز برا فردا دعوت کرده به شوهرم گفته صبح زود بیاین من دست تنهام در صورتی که پدرشوهرم همه جوره کمک میکنه میدونم فردا زنگ به زنگ میکنه میرینه به اعصابم که زود بیاین منم الان ۸ ماهه باردارم شبا هم خواب نمیرم حالا باید صبح خروس خون برم اونجا حمالی میخوام باهاش اتمام حجت کنم بگم من مریضم اگه نمیتونی خودت کاراتو بکنی لزومی ندارد هر هفته دعوت کنی نظرتون چیه