مستقل شدن در عوض ازدست دادن خانواده

نه عزیزم...من زندگی بهم درس داد...محدودیت خیلی سخته...شوهر سابقم منو محدود می کرد طی ۴ سال ۴۰ سال پیر شدم حالا فکر کن تا آخر عمر باهاش می موندم...به خدا گاهی اوقات از خواب بیدار می شدم می دیدم نصف ابروم از وسط کامل ریخته بابت استرسی که می کشیدم...موهام از استرس می ریخت...خیلی اذیت شدم همیشه حسرت اون ۴ سال به دلم مونده با این که تموم شد.

چه قدر می شناسی و ازش مطمئنی؟؟

و بعد این که تصور کن یه روز به هر دلیلی رها کنه و بره حس اینو داری که ازت سو استفاده شده؟؟

اگه این حس سراغت میاد همچین کاری نکن.می خوای جدا زندگی کنی جدا زندگی کن اما با اون زندگی نکن تا وقتی که فکر نکنی اگه رفت پس ازت سو استفاده شده چون آسیب می بینی.

طلاق عیب و‌عار نیست عزیزم .به نظر من ی جلسه برو تراپی