2777
2789
عنوان

خیلی از دستش ناراحت شدم

71 بازدید | 4 پست

یکی از دوستامو بعد مدت ها دیدم همش تیکه مینداخت شدیدا هم نگاهاش بهم سنگین بود انگار میکروسکوپ انداخته بود رو صورتم خلاصه خیلی با دقت بهم نگاه میکرد طوری که حس کردم داره تو صورتم دنبال ایراد میگرده به روم بیاره قبلا هم اینطوری میکرد همیشه دنبال ایراد تو صورت من بود سر همین ارتباط رو کم کردم...یه پسری اومد رو به رومون نشست تو پارک هی منو نگاه میکرد دوستمم متوجه شد چند تا دخترم بودن اونجا یهو یه نگاه به پسره کرد بعد با یه صدای بلندی گفت حداقل یه مسواک به دندونات میزدی آنقدر زردن...از خجالت قرمز شدم اصلا نمیتونستم سرمو بلند کنم جالب این جاست خودش  شدیدا دندوناش زرد و اهکی. هستن همیشه هم یه تیکه نونی غذایی پای دندونشه همیشه دهنش. بو میده  یا خودش بو عرق میذه یکبار نشد به روش بیارم من نمیگم دندونام خیلی سفیدن معمولی هستن همیشه بهداشت رو رعایت می‌کنم روزی سه بار مسواک میزنم خلاصه آنقدر حالمو بد کرد سریع خداحافظی کردم اومدم ولی حالم خیلی بد شده از دستش لازم نبود همچین چیز خجالت آوری رو با اون تن صدا بگه😭

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز