زنداداشم باردار بود با داداشم بحثش شد
قرار شد بچه ب دنیا اومد جدا بشن .تواین مدت هرچی داداشم پیام وزنگ زد ب زنداداشم جواب نمیداد
بچه بدنیا اومد
زنداداشم زنگ زد ب داداشم ک بیا مرخصمون کن
داداشمم رفت با گل وشیرینی رفت
زنداداشم مرخصشد شناسنامه گرفت بعدش رفت خونه دیگه جواب داداشمو نداد
مهریه و نفقه اجرا گذاشت
هرچی داداشم خاست بچشو ببینه نذاشت. شکایت کرد قاضی گفت فعلا موقت میتونی ببینیش تا بعدش رای قطعی بدم
الان شش ماهشه رای قطعی دادن جمعه ها پدر میتونه بیینه دوساعت ببره خونه و بیاره
.زنداداشم هزارتا دلیل اورد برا قاضی ک بچم پدرشو ندیده غریبیمیکنه.پاش سوخته فلانه ک دادشم نبره بچه رو
قاضی گفت ن نمیشه اگه نیاری بازداشتی
خلاصه بچه رواورد دوساعت وبرد.تواین دوساعت زنداداشم رنگش عین گچ دیوار شد
الان داداشم میگه بچه رو ایندفه بیاره براش نمیبرم بال بال بزنه عین من بره شکایت کنه بعدش میبرم ک ازاین غلطا نکنه
چیکارکنیم
ولش کنم تلافی کنه؟یا حرف بزنم باهاش؟