من ک قطع رابطه ام نمیرم تنها میره
دلیل نرفتنمم اینه ک خودشون خوششون نمیومد برم میرفتم سفره اکر پهن بود روشو میکشیدن ی چایی نمیدادن محل نمیدادن هیچ پذیرایی نمیکردن توهین میکردن تیک مینداختن منم نرفتم دیگ
چون دعوا میشد
بع تنها میره زنک میزنم رد تماس میده نمیدونم چرا اونجا هست حواب نمیده میترسه یا چی
مثلا شاید حالم بد شده کار واجب دارم بهم برخورد من باردارم ی وقت نمیگ شاید کاری پیش اومده
میخواستم ببینم شام میاد یا میمونه تکلیفمو بدونم حتی خبرم نداد
پیام بدین
پیام بده بگو جواب بده کار دارم باهات
زنگ نزن هر وقت میره چون میگن حرفشون اینه مطمئن باش یه دقیقه اومدی سر بزنیا زنتم ولت نمیکنه زنگ زنگ یعنی چه
خودتم دوست داری بریا فقط روت نمیشه😀😀
کار درستو کردی کات کردی .خودشون با رفتاراشون گفتن دیگه نیا خونمون بهترین رفتار و کردی
همونی ک مادرش اومدیبارخونتون برات غذانباورده بودوبه شوهرت همرودادخورد؟
دیگه اهمیت نده کل شام را بخور و جمع کن و برو بخواب و سرتم با دستمال ببند و بگو من داشتم غش میکردم زنگ زدم بگم سرراه فلان چی رو ازداروخونه بگیری ولی جواب ندادی و کارت خیلی زشته ، ولی من میذارم پای بلد نبودن و اطلاع نداشتنت ، حواست باشه من الان بیشتر از قبل نیاز ب مراقبت دارم
دقیقا حتی ی بار بارونی و سرد بود کلیدمون پشت در حا مونده بود دسشویی داشتم رفتیم اچار اینا بگیریم شوهرم رفت تو منو کذاشت دم در گفتم بیام تو دسشوییم بذم گفت اگر تعارف کردن بیا ولی نکردن و راه ندادن
این قبل قطع رابطه بود یکم بعدش انقدر چیزا دیدم ک گفتم دیگ پا نمیزارم اینجا
