از الانه که مرد و خانواده ش بد بین میکننا حواستو جمع کن دلیل نداره بش بگی کجا چکار میکنی و فلان شاید مثلا تو حرف زدن باهم‌بهم بگین راستی برم یه سر خونه عمه م یا عمو شب نشینی و فلان .نه فقط حرف کلامتون آمار دادن بهم باشه برای هردوتاتون واقعا زشته به مشکل میخورین پسره بخودش اجازه میده افسار شما تو دستش باشه تو زندگی اجازه نفس کشیدنو دیگه نداشته باشی .تو زندگی هم فقط اطلاع دادن اگه نشد عجله ای شد خیالش راحت باشه فلان جاست نه تا بیای کجا بودی فلان منظورمو فکر کنم رسونده باشم بهت
اجازه نگیر
ولی بگو داری میری جایی
نگو فلانی برم بگو دارم میرم
من خودم خوشم نمیاد یکی همه جا آمار داشته باشه یا اجازه بگیرم
باهاش صحبت کن
اطلاع دادن اوکیه ولی اجازه نده برسه به اینکه بخواد ازش اجازه بگیری
به نظرم درست باید باهاش صحبت کنی . مامان من با این سن و سال وقتی میخواد جایی بره باید اجازه بگیره . باید بگه فلان ساعت میرم فلان ساعت میام . بابام باید اجازه بده خواهر برادرم رو با خودش ببره یا نبره . اگه روز اول برخورد میکرد اینطوری نمیشد
نه همیشه اطلاع میدم والا
فقط ایندفعه دلیلی داشتم
و بهش گفتم بعدا دلیلشو میفهمی
اخه فامیلامون با من ازدواج کزدن اصن طرف شوهرش نمیدونست این شب خونه عمه ش مونده
نمیدونم والا شایدم من اشتباه کردم
امروزم قهر کرده زنگ نزده اصلا
احساس میکنم تو یه جوی قرار گرفته ...
میتونی حضوری باهاش حرف بزنی که میدونم نگران من میشی اما حواسم هست ...
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
