میدونم خودم که غیر طبیعی به نظر میرسه این رفتارم اما من واقعا نمیتونم بی پولی تحمل کنم یعنی توی خونمون تا وقتی که اوضاع مالی خوب بود منم رو براه بودم یکم که کم میومد یا گاهی وقتا قسط و قرضو اینا داشتیم من داغون میشدم الانم که ازدواج کردم واقعا حاضرم با هرنوع مردی زندگی کنم ولی با آدم ندار نه واقعا نمیتونم ندارم ندارم بشنوم و گاهی که از همسرم میشنوم خیلی جدی مثل دیوونه ها میشینم فکر میکنم اشتباه کردم اصلا ازدواج کردم و باید جدا بشم چرا من اینطوریم واقعا
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
در کل حق داری دارایی برات مهم باشه ولی مشخصه که باید از اول به این چیزها فکر می کردیاگر هم از اول دا ...
اتفاقا یکی از مهم ترین دلیل هایی که باهاش ازدواج کردم این بود که هم درآمدش قابل قبول بود هم از پدرش مال خوبی بهش میرسید اما بعدش متوجه شدم که پدرش هرچی داره در اختیار پسرای بزرگش گذشته و هزینه های زندگی و دکتر و دارو مهمون داری های مادرش هم با ایشون هستش برای همین به ندارم ندارم میوفته
چرا موقع ازدواج به وضع مالیش توجه نکردی؟ اوضاع اقتصادی واسه اکثرا همینه شما هم برو سرکار خب
اتفاقا توجه کردم یکی از مهم ترین دلیل هایی که باهاش ازدواج کردم این بود که هم درآمدش قابل قبول بود هم از پدرش مال خوبی بهش میرسید اما بعدش متوجه شدم که پدرش هرچی داره در اختیار پسرای بزرگش گذشته و هزینه های زندگی و دکتر و دارو مهمون داری های مادرش هم با ایشون هستش برای همین به ندارم ندارم میوفته
اتفاقا یکی از مهم ترین دلیل هایی که باهاش ازدواج کردم این بود که هم درآمدش قابل قبول بود هم از پدرش ...
چقدر بد که به مال پدرش چشم داشتیب با خودت فکر نکردی شاید پدرش بخواد دور از جون قبل از رفتنش همه ی اموال خودشو ببخشه به خیریه ؟!! آخه به نظرت اینطور فکر که داشتی درست بوده؟!